نمایشنامه خوانی اگر از نو شروع کنیم اثر اریک امانوئل اشمیت به کارگردانی کیوان ظهرابی

به گزارش پایگاه خبری نوپیام : نمایشنامه خوانی” اگر از نو شروع کنیم” اثر اریک امانوئل اشمیت، به کارگردانی کیوان ظهرابی در تاریخ شنبه ۲۵ تیر ماه، راس ساعت ۲۱ در عمارت سیمرغ به روی صحنه میرود.

تهیه کنندگان این نمایشنامه خوانی: علیرضا کشوری و فریبا فاتحی نیکو

خوانشِ گران :کیوان هاشمی، سعید یارندی ، زهره محمودی ،رعنا آقا بزرگی ، نفیسه یوسفی ، علیرضا کشوری ،احسان صبوری ، مریم طالب لو ،سعید باقرزاده ،سانیا خورشیدوند،محمد عینی ،طاهره قاسمی ، رویا مشکانی ، هستی فکراندام ، محدثه ولی زاده ، محمد محمد قاسمی ،ثنا هجاریان ، آوا باقرزاده ، رها فرزانه ، ملینا کامه ای ، مهسا سعیدی وامیرعلی صادقی خواهند بود. گروه نمایشی “آک” ، منتظر حضور سبز شما عزیزان خواهد بود و افتخار به اجرا رفتن در برابر دیدگان مهربان شما را خواهد داشت.

در این رابطه گفت وگویی با کیوان ُظهرابی داشتیم که از نگاهتان می گذرد:   

به عنوان کارگردان نمایشنامه خوانی اگر از نو شروع کنیم در خصوص این اثر, توضیح لازم را بدهید?  عنصر اصلی این نمایشنامه دیالکت گفتاری و رفتاری بارز در میان کاراکتر های آن و نقد موجودی بنام انسان و آرزوی همیشگی او یعنی《جاودانگی》است که پی رنگ وپلات اصلی اثر است.

مبارزه بی پایان بشر با زمان ،فرسودگی و مرگ در اندیشه اشمیت،گویی تقابل اراده آدمی با دیوار رسوخ ناپذیر چرخه حیات ،سرنوشت و پیکار سترگ اختیار و اراده وی با قضا و قدر است.

از نو شروع کردن ، جبران مافات و رجعت به گذشته برای اصلاح آنچه شاید بهتر میتوانستیم تصمیم بگیریم دغدغه ای است در ضمیر بشر که میتوان آن را سفر در زمان نام نهاد.

آینده مفهومی ناشناخته است ،مرموز و موهوم و گذشته و آنچه از سرگذراندیم ،محصول تصمیماتی است که در طول مسیر حیات گرفته ایم لذا حسرت اینکه کاش چنین میکردم یا نمیکردم یا به بیان دیگر احساس خسران و مغبون شدن حسی است عمیق که گویی همیشه با آدمی همراه و همزاد است، غافل از آنکه سرنوشت آدمی محتوم و مکتوم و گریزناپذیراست و ایضا دامنه و حدود و اختیار وی محدود.

در متن مزبور شخصیت های فراوانی وجود دارند که هر یک نماینده قشری از اجتماع انسانی هستند ، ما به ازای بیرونی دارند و هرکاراکتر نماینده یک چیستی، ایدئولوژی و فلسفه است .کوشش گروه آک و کارگردان اثرنمایشی بر این بود که این کاراکترها با تمام ظرفیت و پتانسیل های موجود،از یک ذهنیت صرف به عینیتی باورپذیر تبدیل شوند و نمایان گر حقیقت وجودی خویش باشند.

شخصیت هایی که از حدود و ثغوری درحد یک اسم در متن نمایشی تبدیل به وجودی ملموس در برابر دیدگان تماشا گران گردند.

جناب ظهرابی شما دوست داشتید ایفاگر کدام نقش باشید و چرا؟
الکساندر، وی کسی است که قابلیت سفر در زمان را پیدا میکند. خواب و موضوعاتی از دست از جمله الهاماتی است که به بشر میشود و دریچه ای رو به واقعیت هایی که گاه رسیدن به آن غیرممکن می نماید.اندیشه انسان بی نهایت است که برای آن محدودیتی وجود ندارد و برای هرکسی ممکن است در زندگی این سفر به آینده یا گذشته در قالب سفر در زمان به واسطه دیدن خواب و الهامات وجود داشته باشد.ایاانسان قدرت تغییر در سرنوشت خود را داراست؟ باید دانست اراده انسان در طول اراده ای نیرومند تربه نام اراده خداوندقرار دارد.مثالی برای شما میزنم: آیا فرمانده ای که دستور کشتن عده ای را به سربازش میدهد مسئول مرگ آنان است یا سربازی که ناگزیر از اطاعت است؟!

بله،هردومسئولند ولی اراده سرباز تحت اراده فرمانده است، چه بدون دستور او سرباز هرگز اقدام به نابودی آن ها نمیکرد.
حکایت ما،اراده واختیار و تقدیرمان در زندگی همین است ما میپنداریم که با اختیار خود تصمیم می گیریم ولی اگر نیک بنگریم درمی یابیم که اختیار خود گونه ای از جبر است.ایا میتوانیم زمان تولدخود ،پدر و مادر و محیط تربیت و رشد خود را با اراده خود انتخاب کنیم؟آیا میتوانیم از بروز اتفاقاتی در کودکی که زمان شکل گیری شخصیت ماست جلوگیری کنیم؟!

نه، ما سرنوشتی محتوم داریم که اختیارات ما در این بستر بسیار محدود است.

آیا ارگان یا سازمانی شما را همراهی کردند؟

به جز سرای محله تجریش و مدیریت محترم آن سرکار خانم سعیدی متاسفانه از حمایت هیچ ارگان و نهاد و سازمانی در این راه برخوردار نبوده ایم ‌.تئاتر هنر مظلومی است که به اندازه کافی در مملکت ما به آن بها داده نمیشود .تئاتر هنری انسان ساز است که قدرت نقادی عظیمی دارد.میزان تاثیرگذاری بسیاری دارد و چون نفس به نفس با تماشاگر همراه است میتواند عمیق ترین احساسات و عواطف را در مدت زمان اجرا بین مخاطبینش انتقال دهد.لذا لازم است که نهادهای مربوطه در جهت اعتلای هرچه بیشتر این هنر مقدس بکوشند و دیدن تیاتر را به یک سنت شیرین در میان توده مردم در آورند و به این صنعت بیمار کمک کنند تا از احتضار بیرون بیاید.

تاثیرگذاری هنر نمایش به اعتقاد من ازتمام هنرهای دیگر بالاتر است.چون تمام احساسات آدمی از سامعه و باصره رادر برمیگرد ،بنابراین فرهنگ تئاتر دیدن فرهنگی است که میتواند به ترویج داشته های فرهنگی ، ملی و دینی ما در میان خانواده ها کمک شایانی بنماید.

و به عنوان سوال آخر هدف شما از انتخاب متن نمایشی مزبور و به اجرا رساندن آن چه بوده است؟

در میان هجمه شدید فرهنگ اومانیستی و انسان محورانه، مکاتب غلط و گاه آسیب رسان ، عرفان های کاذب و اندیشه های روانشناختی التقاطی که در تعارض شدید با فرهنگ دیرپا و هویت ملی و دینی ما هستند لازم است که به عنوان یک سرباز فرهنگی توجه به مولفه ها و اِلمان های درست و منطبق باآرک تایپ های دینی و ملی مورد توجه تمام هنرمندان این سرزمین قرار بگیرد.

متن اگر از نو شروع کنیم به حقیقتی کتمان ناپذیر به نام مرگ اشاره دارد و احاطه شدن انسان در میان اراده ای بزرگتر و عمیق تر و حقیقی تر که میتوان آن را به اراده پروردگار تعبیر کرد.انسان موجودی مختار است اما اختیار او در تعارض با اختیاری نیرومند تر است که گاهی آنچنان بر وی مستولی میشود که گریز از آن امکان پذیر نیست بزرگترین توفیق بشر چه میتواند باشد؟غلبه برمرگ؟!!!

آیا انسان بلاخره خواهد توانست برمرگ خود غلبه کند ؟!یا خواهد توانست زمان مرگ خویش را مشخص کند؟!یا میتواند با اختیار خود تصمیم بگیرد که چگونه بمیرد؟! این همان جبر عجیبی است که بر اختیار انسان غلبه ای تام دارد.متن نمایشی به لحاظ بافت درام آنقدر جذاب و در ژانر سورئال است که تصمیم گرفتم به همراه گروه نمایشی اک آن را به منصه اجرا برسانیم
و هدف غایی گروه نمایشی اجرای صحنه ای نمایش مزبور در آینده میباشد.

تشکر میکنم از خبرنگاران و اصحاب رسانه آقای حامد کوماهی، خانم مهدیه آقاجان کردی، خانم مهدیه قطبی کهن ومشاور رسانه ای آقای هادی گرجی

گفتگو با کیوان ظهرابی هنرمندی که تا کنون آثار بسیاری را به روی صحنه برده است.

کیوان ظهرابی هنرمندی است که تا کنون آثاری همچون قصه پسری که لب نداشت،لک لک تنها،خرس،افسانه قلیدون،تشنه تر از افتاب،شرحه ها درخون،مرگ بسی اسمیت و….را به روی صحنه برده است.

به گزارش پایگاه خبری نوپیام – وی فارغ التحصیل رشته نمایش از دانشگاه آزاد واحد اراک میباشد و از سال ۱۳۷۶ در این زمینه فعال است.

به عنوان اولین پرسش،نحوه ورود شما به عرصه فعالیتهای هنری چگونه رقم خورد؟

ظهرابی:من متولد شهرستان نقده هستم و تا ۱۰ سالگی در این شهر و بین مردمان ان دیار زیسته ام و با فرهنگ عامه و فولکلورشان بزرگ شدم.شاهد عروسیها،عزاها و ایین های انهابودم،باادبیات، شعر،لالایی،موسیقی و متل و مثل ،خوراک و پوشاک ،خرافات و دریک کلام جهان بینی آنها مانوس شدم و به ان خو گرفتم و شخصیت اولیه من شکل گرفت.هنوز هم با افتخار خودم را یکی از آنان میدانم. بعدها با کوچ به تهران علاقه من به مطالعه بیشتر شد و عمیقا داستان میخواندم.تا اینکه با به صحنه بردن نمایش خواستگاری در فرهنگسرای اشراق در هفده سالگی فهمیدم برای چه چیزی نفس می کشم…..تئاتر
نقش نهادهایی مثل فرهنگسراها در تبلور هنر کودکان و نوجوانان و شکل گیری بستر اولیه فعالیتها ی آنان را چگونه میبینید؟
ظهرابی:موثر و مهم.علاوه بر اراده خداوند در عطاکردن استعداد و قریحه به افراد وجود اینگونه مراکز و فراهم ساختن زمینه بالندگی در آن سنین فوق العاده مهم و حیاتی است.احمد مایل درفرهنگسرای اشراق یا عباس بهمنش درخانه فرهنگ نور،شهرام کرمی در خانه فرهنگ آذربایجان جزو افرادی بودند که مشوق و حامی نه من بلکه نسلی شدند که افراد موفقی از بین آنان وارد چرخه هنری کشور شدند.

من در خلال آن سالها نمایش های لک لک تنها، دم قرمزی ،را در اشراق و خاوران و خانه فرهنگ گلها و حکیمیه و…به روی صحنه بردن.

شهرداری و وزارت فرهنگ و ارشاد و اموزش و پرورش در آن سالها در زمینه فرهنگی عملکرد بهتری داشتند.جشنواره های متعددی برگزار میشد.مثلا جشنواره رویش در رده سنی کودک و نوجوان.خود من در مقام کارگردان و بازیگر در اثاری مثل سنگ صبور،وای برما،امشب اجل میاید،بوی مجنون و….حضور داشتم و این تجربه عملی با اشتیاق سمج یادگیری و مطالعه، مجال خوبی برای تکوین شخصیت هنری همه هم نسلان ما را فراهم میکردم.

شما علاوه نمایش در چه زمینه هنری فعالیت داشته اید؟

دانشگاه فرصت مهم زندگی و فصل شکوفایی استعدادهای فطری هر شخص است.یاد گیری صحیح و اصولی و آشنایی با اسلوب های مختلف انجا فراهم میشود.بستگی به فرد دارد که با چه نگرش و استراتژی وارد این حیطه میشود.اساتید خوبی در آن برهه از زمان در آنجا بودند و من شروع کردم در کنار بازیگری و کارگردانی به آشنایی با فنونی مثل عکاسی،نمایشنامه و فیلمنامه و داستان نویسی،شعر،گریم،فیلمسازی و سلفژ و موسیقی و چون صدایی داشتم گویندگی و رادیو و دوبله و ….در واقع ریشه هرآنچه که امروز هستم در دانشگاه رقم خورد.

اخیرا چه فعالیت هنری داشتید؟

ظهرابی: مهرماه بعد از ۶ ماه تمرین مداوم و برگزاری یک ورک شاپ موفق نمایش افسانه قلیدون به حمد الله در فرهنگسرای اشراق بهروی صحنه رفت.تجربه ای شیرین به لحاظ کار با نسلی خاص،پرشور و حقا اگاه
نسل امروزی نسلی با پارامترهای اخلاقی و اعتقادی و چیستی ویژه است که لبریز از خلاقیت و قریحه و استعداد مختص به خود است.

آیا برنامه ای برای برگزاری ورکشاپ در آینده دارید؟

ظهرابی:بله.به امید خدا دوره بعدی ورک شاپ از نیمه دوم دی ماه سال جاری در سرای محله تجریش با همکاری مدیر محترم سرای محله سرکار خانم شهرزاد سعیدی که مدیری توانمند و هنرمند هستند برپا خواهد شد و در خدمت هنرجویان عزیز خواهیم بود.در این راه جناب آقای مهندس هادی گرجی و سرکار خانم فریبا فاتحی همراه ما خواهند بود.علاوه براین برگزاری یک همایش و اجرای افسانه قلیدون در نیمه اول بهمن سال جاری در دستور کاری گروه فرهنگی هنری اک قراردارد‌.

امروزه جایگاه هنر نمایش در سبد فرهنگی خانوارها از نگاه شما چیست؟

ظهرابی: نمایش رکنی محکم از ارکان فرهنگی هر مملکتی است.اساسا برشی است از ماهیت فرهنگی یک ملت و ترازویی برای سنجش هویت ملی یک کشور.شاخصی است در شناخت هرچه بهتر عناصر فرهنگی یک جامعه که به راحتی میتواند هنجارها وناهنجارها،ارزش ضدارزش ها،باید ها و نبایدها را تبیین و تفسیر کند.

لذا نمایش بالقوه میتواند تاثیرگذار باشد.از طرفی نقاد بودن آن میتواند این اثربخشی را تشدید نماید.امروزه روز تآتر نه یک علم،نه یک صنعت،نه یک روش درمان بلکه یک ضرورت است.

که مخصوصا در سنین کودکی و نوجوانی میتوان با اتکا بر ان اصلاحات فرهنگی جامعه را به واسطه آن در میان نسل فردا ادابته کرد.

در روایات ما اشاره به حدیثی است که میفرماید:من عرف نفسه فقد عرف ربه که اشاره به این نکته دارد که خودشناسی کلید خداشناسی است لذا یکی از مهمترین ابزار خودشناسی برپایه هویت ملی و دینی ما که مبتنی بر داشته های فرهنگی و محیط بر تمام هنرهای بومی باشد هنر رفیع نمایش است.

خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماع باید به پرورش روحی کودک در کنار پرورش جسمی او اهمیت قائل شود.شاید نمایش را کتاب تصویری نام نهادن سخنی به گزافه نیست.اهمیت نمایش همان اهمیت کتاب و فرهنگ مطالعه در جامعه است‌.

از برنامه های آتی گروه اک بفرمایید

ظهرابی: علاوه بر برگزاری ورک شاپ آموزشی و اجرای نمایش تتل خان به عنوان پایان نامه هنرجویان و دور جدید نمایش افسانه قلیدون،نشر این دو نمایش نامه به چند زبان زنده و ساخت فیلم های مترسک و تلالو در خصوص شهید سلیمانی هم در آتیه نزدیک با هنرجویان این گروه پیش بینی شده است.

تمرینات نمایش درد خفیف اثر جاودان هارولد پینتر نیز به زودی آغاز خواهد شد.

نویسنده و کارگردان نمایش افسانه قلیدون گفت:این اثر اقتباسی از یک افسانه کهن ایرانی و گنجینه ادبیات ملی و فولکلور است

نویسنده و کارگردان نمایش افسانه قلیدون گفت:این اثر اقتباسی از یک افسانه کهن ایرانی و گنجینه ادبیات ملی و فولکلور است که توسط “گوسانها” یا همان نقال های دوره گرد سینه به سینه و به طور روایی نقل شده و از ازمنه های دور برای ما به یادگار مانده است.ما نیز کوشیده ایم در مرحله نخست با حفظ اصالت داستان مطابق سلایق کودک امروز با تیم اجرایی مجرب این افسانه را با زبان هنر نمایش برای مردم اجرا کنیم.
به گزارش نوپیام – کیوان ظهرابی الگو پردازی مناسب در جهت شخصیت پردازی صحیح را هدف غایی این نمایش برشمرد و تصریح کرد:ما با قشر کودک و نوجوان در این نمایش به عنوان مخاطب سروکار داریم که در مرحله تکوین و رشد فکری،حسی و گذر از شخصیت اولیه (ذاتی)به شخصیت ثانویه(اکتسابی) و به بیانی دیگر ناخودآگاهی به خودآگاهی هستند بنابراین تزریق ارک تایپ ها،الگوها و مفاهیم وفضایل ژرف انسانی برای شکل گیری هرچه بهتر شخصیت ثانویه در این دوران حساس از عمر آدمی امری بسیار مهم است که باید به آن عمیقا پرداخته شود.
وی گفت:چند ماهی است که با تمرینات مداوم در حال آماده سازی این تئاتر هستیم که به لطف خداوند از۲۶ تا ۳۰مهرماه سال جاری ساعت ۱۹ در فرهنگسرای اشراق به روی صحنه خواهد رفت.
وی با بیان اینکه کودکان بزرگترین روح همذات پندار جهانند اظهار کرد:بچه ها در لحظه و “ان” زندگی میکنند و چندان دغدغه آینده و حسرت گذشته را ندارند بنابراین دنیای خاص خودشان را دارند که همه وظیفه داریم علاوه بر درک دنیای آنها و احترام به پرسش و رویکردهایشان در مورد پدیده های گیتی، خوراک فکری مناسبی در جهت شکل گیری آنچه که میتوانند باشند یا آنچه باید باشند را در اختیارشان قرار دهیم یعنی به معنای دیگر درست اموزش و پرورششان دهیم. یکی از مهمترین ابزارها در نیل به این هدف استفاده از سلاح هنر و در صدر آنها هنر شریف نمایش است.نمایش این قدرت را داراست که بتواند با آنان ارتباطی نزدیک برقرار کند و عمیق ترین مفاهیم بشری را با آمیزه ای از تمام هنرها و با بیانی ساده و روان برایشان ملموس سازد.
ظهرابی با تاکید بر اینکه باید بر روی باور کودکان کارکنیم گفت:
به عنوان مثال اگر کودکی ترسوست میتوان روح” قهرمان بودن” یا “میتوان قهرمان شدن” را در او ایجاد و تقویت کنیم یا اگر دروغگوست باید اصل صادق بودن را در وی بارور سازیم‌.مطلب دیگر آنکه در به صحنه بردن این نمایش منهای علاقه وافر من به کودکان و اینکه هنوز خود را کودک می پندارم، بحث توجه به ادبیات ملی است.
وی ادامه داد: دراین سالها متاسفانه از فضای فرهنگ ایرانی و مولفه های ویژه آن که توجه به عدل،مروت،ایثار،انصاف،مردم داری،احترام به والدین و طبیعت و هزاران نکته اخلاقی دیگر است دور شده ایم و این در حالیست که ادبیات ما لبریز از قصه است.
این کارگردان تئاتر ادامه داد:مسئولان فرهنگی بی تعارف برنامه ریزی دقیق و مدون با چشم انداز آینده نگر در حوزه کودک و نوجوان نداشته اند و وضعیت فرهنگی موجود مخصوصا در پایین و بالای شهر خود گویای واقعیت های بسیاری است.در این میان فرهنگسراها،سراهای محل و مدرسه میتوانند مثمرثمرتر استعدادهای کودکان را کشف و پرورش دهند و این جزو وظایف آنان میباشد.
ظهرابی در عین حال تاکید کرد:جای تامل است که آموزش و پرورش و شهرداری دغدغه بچه ها را آنطور که باید و شاید ندارند و هیچ سازو کار مناسبی در این بخش به چشم نمی خورد که استعداد ها و ظرفیتهای بالقوه کودکان شناسایی شود.

قصد داریم بواسطه این تئاتر بچه ها را با الگوهای درست آشنا کنیم

در گفت وگو با نویسنده و کارگردان تئاتر افسانه قلیدون:
قصد داریم بواسطه این تئاتر بچه ها را با الگوهای درست آشنا کنیم

کیوان ظهرابی در گفت وگو با خبرنگار نوپیام به تشریح زمان اجرای تئاتر پرداخت و گفت:
چند ماهی است که با تمرینات مداوم در حال آماده سازی تئاتر افسانه قلیدون هستیم که به لطف خداوند از ۲۶مهرماه تا ۳۰ مهرماه سال جاری در فرهنگسرای اشراق به صحنه اجرا در خواهد آمد.
این کارگردان تئاتر ادامه داد:
مدت زمان تئاتر افسانه قلیدون هشتاد دقیقه و در ژانر کودک و نوجوان ساخته و پرداخته شده است.
ظهرابی تصریح کرد: تئاتر افسانه قلیدون از گنجینه ادبیات ملی است که نقال ها از گذشته با قصه گویی و داستان روایی سینه به سینه برای ما این گنجینه را به یادگار گذاشتند و ما هم امروزه سعی کرده ایم در مرحله اول با اقتباس از فرهنگ روز و مطابق با قشر کودک و نوجوان و سپس با قشر حرفه ای و تیم خوبی همراه و برای مردم عزیز اجرا نماییم.
وی الگو مداری و شخصیت سازی درست را هدف این تئاتر برشمرد و تصریح کرد:
به هر حال ما با قشری در این تئاتر سرو کار داریم که بچه ها در مرحله رشد و خودآگاهی بیشتر قرار دارند بنابراین تزریق شخصیت ثانویه بسیار مهم است به این خاطر که بچه ها را با کهن های سرزمین خودمان و الگوهای درستی آشنا کنیم.