تماس مستقیم عراقچی با فرستاده ویژه کاخ سفید

پیشنهاد «نقشه راه» ایران برای خروج از بحران
به نظر می رسد که کمتر از ۱۰ روز تا بازگشت تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران باقی مانده، عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان، در تماسی مستقیم با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه دولت آمریکا، پیشنهاداتی را برای حلوفصل دیپلماتیک مناقشه فعلی ارائه کرده است.

 

به گزارش پارسی پیام، منابع مطلع، آقای عراقچی در تاریخ ۱۶ سپتامبر (۲۶ شهریور) طی تماسی تلفنی با آقای ویتکاف، «نقشه راه» جمهوری اسلامی ایران شامل دو مرحله مذاکره برای توافق موقت و سپس توافق نهایی را تشریح کرد. این پیشنهاد پیش‌تر نیز در گفت‌وگوهای چهارشنبه گذشته وی با وزرای خارجه کشورهای تروئیکای اروپایی و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مطرح شده بود.

جزئیات نقشه راه پیشنهادی ایران بر پایه دو گام همزمان استوار است:

گام نخست: ازسرگیری مذاکرات برای دستیابی به یک توافق موقت که بر بازیابی و رقیق‌سازی ذخایر اورانیوم با غنای بالا متمرکز خواهد بود. در مقابل، ایران انتظار دارد تروئیکای اروپایی پیگیری «مکانیسم ماشه» را متوقف و لغو تحریم‌ها را مورد بحث قرار دهد.

گام دوم: تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت برای چند ماه به منظور ایجاد فرصت و فضای لازم برای مذاکرات. این امر به اروپا اجازه می‌دهد بدون اعمال تحریم‌ها، امکان بازگرداندن آن‌ها را حفظ کند.

پس از حصول توافق موقت، ایران خواستار ارائه «تضمین امنیتی محکم و عینی» توسط آمریکا مبنی بر عدم تعرض به کشورمان است و در عوض، روند بازیابی فیزیکی ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد را آغاز خواهد کرد. در ادامه، شورای امنیت می‌بایست لغو دائمی قطعنامه ۲۲۲۳۱ را اعلام کند و ایران نیز ذخایر ۶۰ درصدی خود را به سطح ۲۰ درصد (مورد نیاز برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران) کاهش خواهد داد. نهایتاً، آمریکا تحریم‌های مرتبط با توافق اولیه را لغو و مذاکرات برای توافق نهایی آغاز خواهد شد.

واکنش‌های بین‌المللی و موضع ایران

این پیشنهاد در حالی مطرح شده که امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهوری فرانسه، بازگشت تحریم‌ها را قطعی دانسته و ادعا کرده بود پیشنهادهای اخیر ایران «جدی» نبوده و از حمایت کامل نهادهای حکومتی برخوردار نیست.

عباس عراقچی در پاسخ به این ادعاها در شبکه اجتماعی «ایکس» تأکید کرد: «این پیشنهاد معقول و عملی با حمایت کامل تمامی ارکان جمهوری اسلامی ایران، از جمله شورای عالی امنیت ملی، ارائه شده است.» وی افزود: «ایران سهم خود را با امضای توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ارائه این طرح ایفا کرده؛ راه پیش رو وجود دارد، اما ایران نمی‌تواند تنها بازیگر مسئول باشد.»

انتظار برای پاسخ واشنگتن

بر اساس گزارش امواج‌مدیا، دولت دونالد ترامپ هنوز پاسخی به پیشنهاد آقای عراقچی نداده است. با این حال، یک منبع آگاه در تهران نسبت به تمایل دولت آمریکا برای کنار گذاشتن دیدگاه خود مبنی بر «تسلیم کامل ایران» بدبین است و آن را زمینه‌ساز تنش‌های آتی می‌داند.

شایان ذکر است که شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۱۹ سپتامبر با رد درخواست جلوگیری از بازگشت تحریم‌ها، راه را برای اعمال مجدد آن‌ها در ۲۸ سپتامبر هموار کرد.

پایان خبر

صهیونیسم در آستانۀ زوال سیاسی

نغمۀ های غریب ترامپ و هشدارهای امپراتوری بریتانیا
وقتیکه  حتی صدای دونالد ترامپ هم در می آید

جناب آقای دونالد ترامپ، که خود زمانی تیشه به ریشۀ ثبات منطقه زد و با نقض برجام، آتش افروزی در خاورمیانه را دامن زد، اینک ناگهان زبان به انتقاد از پروتۀ دست پروردۀ خود، رژیم صهیونیستی، گشوده است. آیا این یک انقلاب اخلاقی است؟ هرگز. این، فریاد هشدار یک باغبان است که می‌بیند درخت سمی که خود کاشته، اکنون ریشه‌های بنیادین منافع اربابانش را می‌جود.

ترامپ، در گفتگویی که بیشتر به اعتراف در محکمۀ تاریخ شبیه است، با زبانی که از حقیقت تلخ می‌کند، فریاد زد: «اسرائیل در میدان نبرد پیروز است، اما در افکار عمومی جهانی می‌بازد.» این سخن، کلیدی است برای فهم تحول عظیمی که در جهان در حال رخ دادن است. رژیمی که دهه‌ها با سرمایه‌گذاری کلان بر روی ماشین تبلیغاتی خود، خود را قربانی همیشگی تاریخ جلوه می‌داد، امروز در برابر عدسات گوشی‌های هوشمندِ نسل جوان جهان، عریان شده و چهرۀ واقعی خود را به مثابۀ یک سرکوب گر نشان می‌دهد.

دونالد ترامپ به وضوح می‌گوید: ادامه این روند، “به وجهۀ اسرائیل لطمه بسیار زیادی می‌زند”. اما این چه وجهه‌ای است؟ وجهه‌ای که بر پایه‌ای اسطوره‌سازی دروغین و انکار حقایق تاریخی بنا شده بود و اکنون دارد به شدت فرو می‌ریزد.

همزمان، از امپراتوری کهنی که خود زمانی قیمومیت فلسطین را بر عهده داشت، صدایی دیگر به گوش می‌رسد. دیوید لَمی، وزیر خارجه بریتانیا، با زبانی دیپلماتیک اما بی‌پروا، از “قحطی ساختگی در قرن بیست‌ویکم” سخن گفت. او نیز بر “آسیب شدید به اعتبار بین‌المللی اسرائیل” تأکید کرد. این هشدارها، نشان از یک شکاف عمیق در پیکرۀ حامیان سنتی این رژیم دارد. گویی کشتی صهیونیسم، پیش از آنکه به ساحل امن برسد، در حال شکستن بر صخرۀ بی‌وجدانی خود است.

اما تحلیل این نگارنده از این اظهارات چیست؟

این سخنان،نشانۀ پیروزی مقاومت و بیداری وجدان جهانی است. جنایات روزمره در غزه، دیگر در سایه نمی‌ماند. کشتار بیش از ۶۳ هزار غیرنظامی، محاصرۀ غذایی و پزشکی و تبدیل کردن شهری پرجمعیت به “منطقه جنگی خطرناک”، چهرۀ کریه آپارتاید و اشغالگری را برای همگان عیان ساخته است. آنچه ترامپ و لَمی به زبان می‌آورند، نه دلسوزی برای مردم مظلوم فلسطین، که ترس از افول پروژه‌ای استراتژیک است. آنان می‌بینند که دیواری که خود بنا نهاده بودند، اکنون دارد بر سر خودشان خراب می‌شود.

راه حل پیشنهادی آنان، از جمله به رسمیت شناختن کشوری فلسطینی، اگرچه دیر هنگام است، اما اعترافی آشکار به شکست پروژه “از رود تا دریا”ی صهیونیست‌ها است. این، پیروزی تاریخی برای آرمان فلسطین است که پس از دهه‌ها رنج و مقاومت، حتی متحدان اصلی دشمنش را وادار به تعدیل مواضع خود کرده است.

در پایان باید گفت: صداهایی که امروز از واشنگتن و لندن بلند شده، بادهایی هستند که از سمت آینده می‌وزند. آینده‌ای که در آن، صهیونیسم به عنوان یک ایدئولوژی نژادپرستانه و توسعه طلب، جایگاهی در جامعۀ جهانی نخواهد داشت و حق مسلم مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت خود، به رسمیت شناخته خواهد شد. این تنها مسیر ممکن به سوی صلحی پایدار است.

دکتر مازیار میر (محقق و تحلیلگر سیاسی)
پایان خبر

بررسی پیشنهادهمکاری نظامی اسرائیل و کره جنوبی

امروز خبری منتشر شد که اسرائیل قصد همکاری های نظامی با کره جنوبی را دارد ، در تحلیل این خبر باید به چند نکته کلیدی و اساسی اشاره کرد

 

به گزارش اخباره ویژه که نشان‌دهنده تبلیغات واهی و هراس‌افکنی مقامات نظامی رژیم صهیونیستی است:

۱. پروپاگاندا و هراس‌افکنی: ادعاهای مقام صنایع نظامی رژیم صهیونیستی مبنی بر “تهدید رو به رشد ایران” چیزی جز تلاش برای ایجاد ترس و توجیه همکاری‌های نظامی بیشتر با کشورهایی مانند کره جنوبی نیست. ایران همواره بر صلح‌طلبی و تقویت امنیت منطقه‌ای تأکید داشته و برنامه دفاعی آن تنها در راستای حفظ تمامیت ارضی و امنیت ملی است.
۲. انحراف افکار عمومی: رژیم صهیونیستی با بزرگنمایی تهدیدات خارجی، تلاش می‌کند تا افکار عمومی جهان را از جنایات خود در غزه و کرانه باختری منحرف کند. این رژیم که خود یکی از بزرگترین تهدیدات برای صلح جهانی است، سعی دارد با ایجاد دشمن تراشی، به توسعه روابط نظامی خود بپردازد.

۳. ایران قدرتمند و صلح‌طلب: ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، همواره بر دیپلماسی و همکاری‌های بین‌المللی تأکید داشته است. برنامه‌های دفاعی ایران، از جمله موشکی، کاملاً مبتنی بر deterrence (بازدارندگی) و در چارچوب قوانین بین‌المللی است. ادعای “تهدید” از سوی ایران، تنها به دلیل مخالفت جمهوری اسلامی با سیاست‌های expansionist (توسعه‌طلبانه) رژیم صهیونیستی است.
۴. همکاری‌های نامشروع: درخواست همکاری رژیم صهیونیستی با کره جنوبی در پروژه‌های نظامی، نشان‌دهنده تلاش برای تشکیل اتحادهای نامشروع علیه کشورهای مستقل است. ایران و کره شمالی به عنوان کشورهای مستقل، حق توسعه توانایی‌های دفاعی خود را دارند، برخلاف رژیم صهیونیستی که با نقض قوانین بین‌المللی، به توسعه سلاح‌های پیشرفته ادامه می‌دهد.

 

۵. نقش رسانه‌ها در تبلیغات: رسانه‌های غربی و وابسته به صهیونیسم، با پوشش یک‌طرفه و بزرگنمایی تهدیدات ساختگی، سعی در توجیه سیاست‌های aggressive (تهاجمی) رژیم صهیونیستی دارند. این در حالی است که ایران همواره بر عقلانیت و restraint (خویشتن‌داری) در برابر تحریکات تأکید کرده است.

در پایان، باید تأکید کرد که ادعاهای رژیم صهیونیستی اساسا مبنی بر “تهدید ایران” تنها یک بهانه برای گسترش همکاری‌های نظامی و فروش تسلیحات است. ایران به عنوان کشتی صلح و ثبات در منطقه، هیچ تهدیدی برای هیچ کشوری هرگزمحسوب نمی‌شود، مگر برای those who seek to undermine its sovereignty (کسانی که قصد تضعیف حاکمیت آن را دارند).

دکتر مازیار میر – محقق و پژوهشگر
پایان خبر

چالش‌ها و تبعات منفی توافق سوریه با صهیونیست

بعنوان یک محقق و پژوهشگر باید بگویم که این روزهای پر التهاب خبر توافق مارا بسیار نگران نموده و بنا به دلایل زیر می تواند کاری بسیار خطرناک باشد.

اول.تضعیف جبهه مقاومت: هرگونه توافق جداگانه سوریه با رژیم صهیونیستی، همگرایی جبهه مقاومت را تضعیف کرده و موازنه منطقه‌ای را به ضرر نیروهای opposed to صهیونیسم تغییر می‌دهد. این امر به ویژه منافع جمهوری اسلامی ایران را که همواره بر وحدت جبهه مقاومت تأکید داشته، تحت تأثیر قرار می‌دهد.

دوم. عادی‌سازی روابط بدون حل مناقشه اصلی: توافق بر اساس خطوط ۱۹۷۴ بدون توجه به حقوق فلسطینیان و اشغال بلندی‌های جولان، به معنای عادی‌سازی روابط در ازای حفظ وضعیت موجود است. این امر مشروعیت مبارزه برای آزادی سرزمین‌های اشغالی را خدشه‌دار می‌کند.

سوم.تأثیر بر ثبات منطقه: چنین توافقی می‌تواند باعث ایجاد شکاف در میان کشورها و نیروهای مخالف اسرائیل شده و همکاری‌های منطقه‌ای را با چالش مواجه کند. این امر ممکن است منجر به تضعیف موقعیت چانه‌زنی سوریه و متحدانش در بلندمدت شود.

چهارم.سؤال درباره حاکمیت سوریه: ادعای حفظ حاکمیت سوریه در حالی که بخشی از سرزمین آن (جولان) همچنان اشغال‌شده باقی می‌ماند، متناقض به نظر می‌رسد. این توافق ممکن است عملاً به معنای به رسمیت شناختن کنترل اسرائیل بر جولان باشد.

پنجم.زمان‌بندی مشکوک: مطرح شدن چنین توافقی در شرایطی که اسرائیل به ادامه سیاست‌های توسعه‌طلبانۀ خود در سرزمین‌های اشغالی ادامه می‌دهد، نشان‌دهنده یک پیروزی تبلیغاتی برای اسرائیل و انحراف از اصول اولیه مبارزه است.

ششم. بی‌اثر کردن محور مقاومت: این توافق می‌تواند به استراتژی اسرائیل و متحدانش برای جدا کردن سوریه از محور مقاومت و ایزوله کردن ایران کمک کند.

و در نتیجه، هرگونه توافق با رژیم صهیونیستی بدون احقاق کامل حقوق ملت فلسطین و خروج از سرزمین‌های اشغالی، نه تنها ثبات پایدار به ارمغان نخواهد آورد، بلکه موجب تضعیف موضع مقاومت و تداوم سیاست‌های توسعه‌طلبانه اسرائیل خواهد شد.

دکترمازیارمیرمحقق و پژوهشگر
پایان خبر.