تفکرات اقتصادی اسلامی بر پایه قرآن و مکتب اهل بیت و اصول حاکم بر سیره اقتصادی امام حسین(ع) را با وضعیت اقتصادی حال حاضر وفق دهیم.ادامه مطلب
تبلور اشتیاق در مسیری متفاوت و پر رهرو
به گزارش نوپیام به نقل از پول نیوز، تاریخ تولد همسر و فرزندش که هیچ، تاریخ تولد خودش را هم فراموش میکند. هر ساله در ایام فرا رسیدن سالگرد ازدواج، با همسرش بگو مگو دارد و بابت اینکه سالگرد پیوند مقدس زناشویی شان را فراموش کرده، بازخواست میشود. هنگامی که علت را جویا میشوی، پاسخ میدهد مشغله کاری تمام هوش و حواسم را مشغول خود کرده است.
عاشورا فراموش شدنی نیست
از ماههای قمری فقط رمضان، محرم و صفر را میشناسد. البته ترتیب آن را نمیداند، اما همین آدم ۱۰ روز مانده به محرم، تمام کار زندگیش را رها میکند تا تکیه عزاداری حسینی را برپا کند. اینکه چنین آدم پرمسوولیت و پرمشغله ای، چگونه همه ساله محرم و عاشورا را فراموش نمیکند، برای هیچکس عجیب نیست. حتی همسر و فرزندانش بابت اینکه تاریخ تولد و پیوند زندگی مشترکشان را فراموش کرده، اما عاشورا را فراموش نمیکند، بازخواستش نمیکنند. در تمام طول سال به خاطر مشکلات مالی، بارها خوراک، پوشاک و خدمات رفاهی اعضای خانوادهاش را زده، اما عزای حسینی بر همه چیز اولویت دارد. حتی اگر چکش برگشت بخورد، باید نذرش را ادا کند.
درآرزوی لذت زیارت
همه شب به تکیه میرود و مخلصانه به عزاداری میپردازد. هر بار که بخشی از مقتل خوانده میشود، اشک بر پهنه صورتش جاری میشود و در میان اشک و ناله، در حالی که بر سروسینه میزند، از امامش میخواهد که لذت زیارت بارگاه ملکوتی را مهیا کند. با وجود آنکه آرزوهای بسیاری دارد، زیارت را بر همه ترجیح میدهد. نمیداند چرا، اما تمامی آرزوهایش را یک طرف میگذارد و آرزوی زیارت بارگاه امام سوم شیعیان را در صدر آرزوهایش قرار میدهد. ایمان دارد که وقتی قرار است به زیارت برود و سر به آستان حسین بن علی (ع) بساید، همه چیز تحت کم رنگ و حتی بی رنگ میشود.
رسالت پیام پس از شهادت
عاشورا گذشته، اما غم شهادت سالار شهیدان و ۷۲ یار با وفایش از دل نمیرود. پیراهن مشکی را که از ۱۰ روز قبل محرم بر تن کرده، بیرون نمیآورد، زیرا اربعین در راه است. باید ۴۰ روز پس از شهادت امام شیعان صبر کرد و با شرکت در راهپیمایی اربعین، به جهانیان اثبات کرد که شهادت سیدالشهدا و یاران وفادارش به این سادگیها فراموش شدنی نیست. اکنون رسالت پیام بر وظیفه شهادت اولویت گرفته و باید زینب گونه، مظلومیت خاندان اهل بیت را فریاد زد، به همین دلیل است که راهپیمایی اربعین با این گستردگی برگزار میشود.
مقصد و معشوق یکی
همه میروند. زن و مرد، کوچک و بزرگ، صاحب منصب و کارگر ساده، فقیر و غنی، خلاصه همه راه افتاده اند. مقصد یکی و معشوق هم یکی است. اگرچه رهروان فرق دارند و متفاوت هستند، اما دلشان یکی است و مسیر، گویای یکدل بودن رهروان است.
آقا باید بطلبد
به نظر میرسد آسان است، باید بخواهی، تصمیم بگیری و حرکت کنی، اما بدین سادگیها نیست. دلت باید بلرزد. باید وصل شوی. باید بدانی آن طرف ماجرا تعیین کننده است. آقا باید بطلبد. مدتهاست میخواهی بروی، اما نمیشود، ایمان آوردهای که اگر میلیاردها داشته باشی، تا آقا نطلبد، نمیتوانی به پابوسش بروی. اوست که باید تو را برگزیند و درک این هم زیاد سخت نیست.
جاماندگان در انتظار وصل
کافی است به راهپیمایی جاماندگان اربعین توجه کنی. اجتماع عاشقان حسینی بی ریا در مسیری طولانی به حرکت درآمده اند. اما صدها کیلومتر با مقصد فاصله دارند. جاماندگان راه افتاده اند تا بگویند ما نیز عاشق هستیم. اینها نیز لباس مشکی بر تن دارند و مشتاق راه هستند، اما جا ماندهاند. اگرچه در خلوص، عشق و شوق جاماندگان شکی نیست و اشتیاق در چهره تک تک آنها دیده میشود، اما اینجاست که مفهوم طلبیدن را درک میکنی و متوجه میشوی که باید وصل شوی. باید ارتباط دو طرفه برقرار شود تا بتوانی به دیدار نایل شوی. اما در راهپیمایی اربعین با مولایت شرط میکنی که سال آینده در مسیر کربلا بدیدارش بشتابی و از صمیم قلب آرزو میکنی که آقا تو را هم مانند دهها میلیون راهرو دیگر بطلبد.
سفر عشق
به گزارش نوپیام به نقل از پول نیوز، برنامههای کاری، قرارها، جلسات و بسیاری موارد دیگر، اختیار همه چیز را گرفته است. برای هر تغییری، نیاز به برنامهریزی دوباره دارم. حساسیت کارهایم به اندازهای زیاد شده که اگر یکی از برنامهها و قرارها جابجا شود، همه چیز به هم میریزد. یکباره یکی از عزیزترین عزیزانم تماس میگیرد و بدون مقدمه گوید “میآیی برویم کربلا”. خشکم میزند. این دعوت با همه فرق میکند. بدون آنکه به عواقب کارم بیندیشم، پاسخ میدهم “میآیم، اما چگونه” و او پاسخ میدهد “تو فقط بیا، همه چیز جور شده است”. این یک بارگی چنین در ذهنم تداعی میکند که باید به سفر عشق بروم.
آماده شدن بدون آمادگی
در مسیر خانه از رفتار خودم شوکه شدهام. من که بدون برنامهریزی و زمانبندی هیچ کاری انجام نمیدهم، چگونه یکباره سفر به کربلا آن هم در گرمای کلافه کننده هوا و شلوغی اربعین را پذیرفته ام. آماده شدم بدون آنکه آمادگی داشته باشم. گویا کسی گفت “باید بیایی” و ضمیر ناخودآگاهم به این فرمان پاسخ میدهد که “می آیم”. بدنبال دلیل این تصمیم عجولانه و بدون برنامه ریزی هستم که یک باره قلبم فرو میریزد “باور کن که آقا تو را طلبیده است”. بی اختیار معنی عاشق و معشوق را درک میکنم و ایمان میآورم که آقا مرا طلبیده است.
چرا تکرار اربعین
اولین مقصد نجف است. به زیارت بارگاه ملکوتی امام اول شیعیان میروم. حال عجیبی دارم. باور نمیکنم که دیروز چه برنامههایی داشتم و امروز همه را رها کرده و در محضر شخصیتی بی همتا به ادب و تواضع ایستادهام. چنان تحت تاثیر قرار میگیرم که مصمم میشوم فاصله نجف تا کربلا را پیاده طی کنم. ذهنم را این سوال فرا گرفته که این همه جمعیت چرا به راهپیمایی اربعین میآیند و چرا هر سال میآیند؟
باید بروم و میروم
وارد مسیر میشوم به جریان حسینی میپیوندم و در خیل عاشقان اهل بیت، خودم را گم میکنم. پس از طی مسافتی، خستگی بر تمام وجودم مستولی میشود. احساس میکنم پاهایم مال خودم نیست و توان رفتن ندارم، اما چیزی در وجودم نهیب میزند که باید بروم. هوا بسیار گرم شده و گرمازدگی آزارم میدهد. پاهایم تاول زده و درد تحملم را طاق کرده، اما توان ایستادن و ماندن ندارم، باید بروم و میروم، برای آنکه برسم. هر بار که تصمیم میگیرم برگردم، مسیر و خیل عاشقان مرا به جلو میراند و گامهایم را سریعتر برمیدارم. مشکلی نیست.
موکبهای بی ریا
قدم به قدم موکبها آماده خدمت به عاشقان اهل بیت هستند. عراقیها میگویند شما قدسی هستید و خدمت ارائه میدهند. ایرانیان نیز میگویند آمدهایم تا سختی راه را برایتان آسان کنیم. موکبداران خودشان را میزبان میدانند و زائران را میهمان اگرچه هرکدام از کشور و شهری دیگر آمده اند. هیچ چیز کم نیست و هر چه بخواهی، در اختیارت میگذارند. از آب معدنی تا انواع میوهها، بستنی تنقلات و هر آنچه که دلت بخواهد. با خودت میاندیشی که شاید نذر کردهاند، حاجت گرفتند و اکنون ادای دین میکنند، اما از هر کدام سوال میکنم، نه نذری کرده و نه حاجتی گرفتهاند، فقط دلشان میخواهد بی ریا و مخلص، میزبان عاشقان اهل بیت باشند.
درک گرما و شرایط عاشورا
هوا هر لحظه گرمتر میشود. برای آنکه بتوانم مسیر را ادامه بدهم، فقط یک راه باقی مانده، باید لباسهایم را مانند بقیه رهروان خیس کنم تا قدری تاب تحمل گرمای هوا را داشته باشم. آب به وفور وجود دارد و عاشقان راه میتوانند بخورند یا بر سر و رویشان بریزند. نگران هیچ چیز نیستند و فقط باید مسیر را طی کنند. یک باره یاد کتابهای مقتلی میافتم که از واقعه عاشورا خوانده بودم. ما توان تحمل این شرایط با وجود این همه خدمات را نداریم، اهل بیت در ظهر عاشورا چه کشیدند.
میهمانسرای طولانی
تمامی مسیر نجف تا کربلا به میهمان سرایی بزرگ تبدیل شده که وظیفه خدمت رسانی به رهروان را دارد. همه چیز در مقابل چشمانت قرار دارد. آشپزهایی که در گرمای طاقت فرسا به پخت و پز مشغول هستند تا گرسنه نمانی و آنچنان با دقت، نظافت و ظرافت کار میکنند، که گویا میخواهند به تو اثبات کنند، همانطور که برای خانوادههایشان زحمت میکشند، تو را هم به همان چشم میبینند.
اشکهای بی اختیار
به هر سختی و جان کندنی، مسیر را طی میکنم و یکباره خودم را در بین الحرمین میبینم. منقلب میشوم و اشک بر پهنه صورتم جاری میشود. آنچنان از خود بی خود شده ام که نمیتوانم جلوی اشکایم را بگیرم. به اطراف نگاه میکنم تا ببینم دیگران چه حالی دارند و متوجه میشوم همه یک دل شده ایم و هیچ کس توان کنترل احساساتش را ندارد. با وجود خستگی و درماندگی، فشار جمعیت مرا به جلو میراند. همه عاشقند و معشوق یکی است، بنابر این همه به یک مقصد هدایت میشوند. هیچکس غیرت و خساست به خرج نمیدهد و همه به سمت ضریح هجوم میبرند. همه میخواهند ضریح را در آغوش بگیرند، زیرا میخواهند وصل شوند و گم شوند. در اینجا منیت مطرح نیست. احساس میکنم همه ما شدهایم. لازم نیست تلاشی برای رفتن داشته باشیم، جاذبه ضریح همه را به سوی خود میکشاند و عشق جمعیت، تو را نیز به جلو هدایت میکند.
وصال بدون درخواست
یکباره خودم را مقابل ضریح میبینم. حلقههای ضریح را محکم میگیرم و بار دیگر اشک از چشمانم سرازیر میشود. با خودم عهد کرده بودم که خواستههایم را یک به یک با امامم مطرح کنم، نذر کنم و قول بگیرم که حاجتم برآورده شود، اما زبانم بند آمده و هیچ چیز مطالبه نمیکنم، زیرا در فضای رسیدن، تمام خواستههایم را فراموش کرده ام. بناچار از ضریح فاصله میگیرم تا فرصت را به دیگران بدهم. گوشهای مینشینم و مسیر را در ذهنم مرور میکنم. احساس لذت تمام وجودم را میگیرم.
نگرانی از بازگشت
هنوز از لذت وصال بیرون نیامده ام که فکر برگشتن به ذهنم خطور میکند و جان و تنم را آزار میدهند. دیوانه میشوم. دلم نمیخواهد برگردم. ایکاش میتوانستم همین جا مقیم شوم و هر روز به زیارتش بیایم. دلم برای تمامی شیعیانی میسوزد که از لذت سفر محروم مانده اند. شب فرا رسیده و خستگی تمام وجودم را گرفته است. خواب پلکهایم را سنگین کرده، اما نمیخواهم بخوابم، میترسم که خواب لذت حضور و حالت ملکوتی را از وجودم بگیرد. احساس میکنم زمان برگشتن نیست و باید بیشتر بمانم. مانند تشنهای هستم که پس از طی بیابانی برهوت، به چشمهای جوشان رسیده و به اندازه رفع تشنگی چشیده، اما سیرآب نشده و باید بیشتر بماند تا سیرآب شود.
اربعین سفری متفاوت
در گذشته نیز به کربلا آمده بود، اما در شرایطی متفاوت و فضایی آرام. اکنون که با خیل عاشقان اربعین آمدم، بخوبی پی میبرم که لذت راهپیمایی اربعین را درک نکرده بودم. قرار گرفتن در جمع عاشقان اهل بیت، فضایی معنوی را رقم میزند. بخاطر دارم که در مسیر نجف تا کربلا، کفاشی از اهالی ارومیه، به راهپیمایان خدمت رسانی میکرد. آنهایی که در مسیر، کفشهایشان آسیب دیده و برای ادامه مسیر با مشکل رو به رو شده بودند به سراغ این کفاش آذری زبان میآمدند تا برای ادامه مسیر، توان رفتن را پیدا کنند.
دکتر زهرا نظری مهر / حقوقدان
اثبات ارادت بیمه تجارتنو به اربعین
بیمه تجارت نو در قالب برپایی موکب خادمین زوارالحسین در فرودگاه و گذرنامه، ارادت خود را به اربعین اثبات کردادامه مطلب
آیت الله العظمی مدرسی: ملتی که یاد امام حسین علیه السلام را زنده نگه میدارد هرگز جزئی از توطئه صهیونیست نخواهد شد.
⚫️ آیت الله العظمی مدرسی: ملتی که یاد امام حسین علیه السلام را زنده نگه میدارد هرگز جزئی از توطئه صهیونیست نخواهد شد.
به نقل از نوپیام ، آیت الله العظمی سید محمد تقی مدرسی طی سخنانی عنوان کردند: «ملت عراق که اربعین امام حسین (ع)، نماد مظلومیت را هر ساله پرشور برگزار میکنند، هرگز راضی نمیشوند که بخشی از توطئه دشمن باشند و به دنبال عادیسازی رابطه با رژیم غاصب و ستمگر نخواهند بود. پیش از این نیز ملت عراق در برابر رژیم صهیونیستی موضع شفاف و روشنی داشتند که این موضع غیرقابل تغییر است».
ایشان در ادامه تأکید کردند: «حفظ بیطرفی بین ظالم و مظلوم امکانپذیر نیست. صهیونیستها از هیچ ظلم و بیقانونی در سرزمینهای اشغالی فروگذار نیستند و از هر روشی برای اعمال فشار به فلسطینیان استفاده میکنند».
معظمله به مسئولین اقلیم کردستان هشدار دادند که اقلیم را به سرزمین امن برای جاسوسان دشمن و تروریستها و جایی ضد ارزشهای ملت عراق، تبدیل نکنند و تأکید کردند: «اقلیم کردستان طبق قانون اساسی عراق بخشی از عراق بوده و خواهد بود و اجازه برگزار کردن کنفرانسی در راستای عادیسازی روابط با اسرائیل غیرقابل قبول است؛ تنها اعلام انزجار و تبری مسئولین از این کنفرانس کافی نیست، به خصوص که این امر پس از فشارهای مردمی و رسمی صورت پذیرفت، بلکه باید موضعی قاطع اتخاذ شود تا دشمن به تکرار نیات و اعمال خبیث خود در عراق طمع نکنند».
almodarresi.com/fa/3294
🔹کانال تلگرام
t.me/almodarresi_fa
🔹صفحه اینستاگرام
instagram.com/almodarresi_fa
پیام مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید محمدتقی مدرسی دام ظله به مناسبت اربعین امام حسین (ع) سال ۱۴۴۳ هـ ق / ۱۴۰۰ هـ ش
گامهایی به سوی بهشت
قدمهای خود در راه زیارت امام حسین (ع) را گامهایی به سوی بهشت قرار دهیم
به گزارش نوپیام ، پیام مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید محمدتقی مدرسی دام ظله
به مناسبت اربعین امام حسین (ع) سال ۱۴۴۳ هـ ق / ۱۴۰۰ هـ ش
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين وصلى الله على محمد وآله الطاهرين
-۱-
امام حسین علیه السلام راهنمای بهشت
سلام و درود بر زائرین حسین علیه السلام.
چه زیباست حیات امتی که در پناه خداوند متعال و همراه امام حسین (ع) باشد.
حیاتی با رنگ خدایی که خداوند درباره آن میفرماید: ﴿صِبْغَةَ اللهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ﴾ ؛ «[ايمان به خدا و پیامبران و كتابهاى آسمانی] رنگى خدایی است، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت میکنیم».
رنگ خدایی به چه معناست؟
نمونههای والایی است که در زندگی امام حسین (ع) تجلی یافت و در زندگی اهل بیت، یاران و دوستداران او نمود پیدا کرد.
در یک کلام:
رنگ خدایی همان عبادتی است که خداوند میفرماید: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾ ؛ «من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند)!».
امام حسین (ع) در شب عاشورا از دشمن مهلت خواست تا عهد خویش را با نماز تجدید کند. آخرین کلمات حضرت در روز عاشورا این بود: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَعَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ ؛ به نام خدا و با [اعتماد به] خدا و بر آیین رسول خدا».
زائرین امام حسین (ع) در کربلا به خداوند متعال تقرب میجویند تا توبهشان را بپذیرد، در دنیا از دوستداران و شیعه پیامبر و آل او باشند و در آخرت به مقام والایی که خداوند وعده داده دست یابند. همان مقامی که خداوند میفرماید: ﴿فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ﴾ ؛ «در جایگاه صدق [كه همه نعمتهاى آن حقيقي است] در حضور خداوند كه فرمانروايى مقتدر است!».
جایی که بانگ سر میدهند: ﴿سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ﴾ ؛ «بر آنها سلام (و درود الهی) است؛ این سخنی است از سوی پروردگاری مهربان!».
چه سلامی دلنشینتر برای بنده از سلام خداوند جلیل؟ خوش به سعادت کسی که به این جایگاه رفیع نائل شود که امام خویش را خطاب قرار دهد: «إِنِّي سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ؛ من تسلیمم و در صلحم با کسی که با شما در صلح است».
زائرین گرامی! آیا شما همواره شفاعت حسین (ع) را از خداوند طلب نمیکردید؟
«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي شَفَاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُرُودِ، وَثَبِّتْ لِي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَيْنِ وَأَصْحَابِ الْحُسَيْنِ الَّذِينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ عَلَيهِ السَّلام؛ خدایا روزیم گردان شفاعت حسین علیه السلام را در روز ورود [به صحرای قیامت] و ثابت بدار گام راستیم را در نزد خودت با حسین علیه السلام و یاران حسین، آنان که بیدریغ جان خود را در راه حسین علیه السلام فدا کردند».
اگر در مسیر امام حسین (ع) گام برداریم و او را الگو و اسوه خود در تمام امور قرار دهیم، به اذن خداوند شفاعت حضرت شامل حال ما خواهد شد.
-۲-
قدمهایی که انسان را به بهشت نزدیک میکند
رعایت چند نکته سبب میشود قدمهایی که در راه کربلا برمیداریم، ما را به بهشت و رضوان الهی نزدیک کند و از خشم خداوند و آتش سوزان جهنم دور سازد.
زائر گرامی!
گامهای خود را در همان حال که بر خاک مینهی، بر نفس اماره و وسوسههای شیاطین انس و جن نیز بگذار، تا به اذن پروردگار برای همیشه از آفات آنها رهایی یابی. بدین صورت از کربلا بازمیگردی در حالی که از تمامی پلیدیها پاک گشتهای.
نه تعصبی میماند که نفرتت را نسبت به دیگران برانگیزد، نه غروری که خود را برتر از خلق الله ببینی و نه بدخواهی در دل میماند که تو را به تجسس، غیبت و یا شایعهپراکنی وا دارد.
پس از بازگشت از کربلا قلبت سرشار از محبت و همدلی میشود و یاری به همنوع، احترام به مردم، پارسایی در دنیا، میل به رضوان الهی و رغبت به تمامی اعمال صالحی که رهنمون بهشت است، در وجودت لبریز میشود.
-۳-
لقاء الله و ایمان راستین به غیب
دنیادوستی و اشتغال به امور دنیایی مانعی است بین انسان و ایمان حقیقی به غیب و لقاءالله. گرامیداشت یاد شهدا و به خصوص شهید بزرگ کربلا امام حسین (ع) این مانع را از میان برمیدارد.
آیا اینطور نیست که امام حسین (ع) نزد خداست؟ آیا ما همجواری او در بهشت را نمیخواهیم؟
اینجاست که عشق و محبت به امام حسین (ع)، ابا الفضل (ع) و اهل بیت و اصحاب راساتین امام، به یاری دوستداران حقیقی آنها آمده و موانع دستیابی به سعادت آخرت را از میان برمیدارد.
این صفت ایمانی والا مهمترین ویژگی اصحاب امام (ع) بود.
بُریر در شب عاشورا با عبدالرحمن بن عبد ربه مزاح و خنده میکرد.
عبدالرحمن به او اشکال گرفت که این ساعت، زمان شوخی و بذلهگویی نیست. بُریر در پاسخ گفت:
«خواندان من میدانند که من در زمان جوانی و پیری شوخی را دوست نداشته و ندارم. این مزاح و خندهای که اکنون میکنم، بشارتی است برای آن نعمتی که به سوی آن میرویم. به خدا قسم چیزی مانع ما نیست مگر اینکه با شمشیرهای خود با این گروه یک ساعت بجنگیم و سپس حورالعین را در آغوش بگیریم» .
این روحیه همان روحیهای است که فرزندان ما در میدان نبرد بر علیه داعش داشتند و باعث شد تمامی موانع را کنار زنند و در فضایی معنوی آکنده از ایمان به غیب، شوق بهشت و میل به لقاءالله به سر برند.
شاید روح عابس بن شبیب در روز عاشورا نزد خداوند سبحان بود و تنها جسم او در میدان نبرد حاضر بود که با شجاعت و بدون زره به میان دشمن حملهور شد.
همچنین حضرت ابا الفضل (ع) که هنگام مواجهه با دشمن در بلندبالای ایمان به خداوند و عالم غیب قرار داشت. همانطور که امام صادق (ع) میفرماید: «كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ، صُلبَ الإيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِالله وأبلى بَلاءً حَسَنا ومَضى شَهيدَا ؛ عموى ما، عباس، داراى بينشى ژرف و ايمانى راسخ بود؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نیک آزمايش داد و به شهادت رسيد».
ای زائران گرامی!
اینگونه باید به دنبال دستیابی به این حالات والای روحانی باشیم.
از خداوند بخواهیم که عشق دیدار خود را روزی ما گرداند. همانگونه که امام سجاد (ع) همواره این خواسته را تکرار میکرد و میفرمود: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجَافِيَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ، وَالْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ ؛ خدايا دورى از خانه فريب، و بازگشت به خانه جاويدان را روزیام گردان».
اگر این نعمت بزرگ را در بازگشت از کربلا همراه داشته باشیم، امید داریم که در آخرت با امام حسین (ع) همراه شویم. همانگونه که بارها در زیارت عاشورا تکرار میکنیم: «وَأَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللهِ ؛ و از او میخواهم که برساند مرا به مقام پسندیدهی شما در نزد خدا».
-۴-
مؤمنین در چه حال و با چه دستاوردی از زیارت امام حسین (ع) باز میگردند؟
از زیارت امام حسین (ع) بازمیگردند در حالی که قلبها پاک از گناه، دیدگان روشن به بصیرت ایمان و ارادهها استوار از اقتدا به شهدا است.
با برنامهای پربار که ضامن سعادت دنیاست بازمیگردند و خود را برای روزی که تنها داشتن قلب سلیم به کار آید، آکنده از تقوا کردهاند، روزی که مال و فرزند بهرهای برای انسان ندارد.
ای زائر گرامی!
از این گروه نیکوکار باش و به توصیههای ذیل عمل کن، باشد که خداوند همه ما را سودمند کند.
اول: قرآن مونس ما در زندگی
از راه قرائت، تدبر و عمل هرچه بیشتر به قرآن، اين كتاب آسمانى را مونس زندگی خود قرار دهیم.
آیا اخلاق پیامبر اکرم (ص) تجلى كامل اخلاق قرآنی نبود؟ خداوند خطاب به ايشان میفرماید: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ ؛ «و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری!».
چه سعادتمند است کسی که به رسول ختمی مرتبت (ص) اقتدا کند و خلق و خوی قرآنی بگیرد.
دوم: اذکار و دعاهاى معصومين
دعاهای روايت شده از معصومين همچون نوری است که ما را به سمت زندگی نمونه راهنمایی میکند. اگر مداومت بر خواندن ادعیه روز و زیارت عاشورا و التزام هفتگی بر دعای مکارم الاخلاق داشته باشیم، فرصتی گرانبها برای نزدیکی به اخلاق و منش بزرگان خواهیم داشت.
سوم: از صادقین باشیم
آیا مؤمنین اولیای هم نیستند که همدیگر را به معروف امر میکنند و از منکر بازمیدارند؟ آیا ویژگی مؤمنین از دیدگاه خداوند توصیه یکدیگر به صبر و حق و مهربانی نیست؟
بیایید دست هم را بگیریم و یکدیگر را در خیر و تقوا یاری دهیم.
چگونه؟
اگر از بندهای خود و وسوسههای شیطان رهایی یابیم، آسان خواهد بود.
الف: با افراد خانواده، دوستان، همکاران و همدرسان با هدف تحقق جامعه ایمانی و اصلاح جامعه یک گروه براى فعاليتهای دينى اجتماعى تشکیل دهیم. شایسته است در این گروهها افراد عالم و آگاه به علوم دینی و فقهی نیز حضور داشته باشند.
ب: تأسیس مدرسه ابتدایی یا حتی مهد کودک، بهترین وسیله برای تربیت نسل آینده و اصلاح جامعه است. پس با توکل بر خدا به این مهم مبادرت کنیم.
پ: یاری به گروههای ضعیف جامعه، مستمندان آبرودار و ایجاد شغل برای فراد بیکار و به صورت کلی تلاش جهت از بین بردن محرومیت، بهترین کار در راستای تقرب به خداوند و کسب رضایت اوست.
ت: تأسیس هیئت براى زنده نگهداشتن یاد و راه اهل بیت علیهم السلام، از طريق زیارتهای گروهی عتبات و احیای مجالس عزاداری. و نيز براى عملى كردن سفارش حضرت امیر (ع) كه میفرمايند:
«إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ اطَّلَعَ عَلَى الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَاخْتَارَ لَنَا شِيعَةً يَنْصُرُونَنَا، وَيَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا، وَيَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا، وَيَبْذُلُونَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ فِينَا، أُولَئِكَ مِنَّا وَمَعَادُهُمْ إِلَيْنَا ؛ خداوند متعال به زمين نگريست و ما را انتخاب كرد و براى ما پيروانى برگزيد كه ياريمان كنند و از شادى ما، شادمان شوند و از اندوه ما، اندوهناک، و در راه ما جان و مال خود را نثار كنند، آنان از ما هستند و به سوى ما باز میگردند».
برادران و خواهران گرامی!
آیا میدانید احیای دین و بزرگ داشت یاد پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) با هر وسیله ممکن چه فایده و بهره بزرگی دارد؟
بله، بزرگترین فایده آن این است که در بهشت برین همجوار آنها خواهیم بود.
اگر امت مؤمن و موالی اهل بیت (ع) بر علیه کاستیهای خود قیام کنند و در اصلاح جامعه بر اساس شیوه اسلام مشارکت کنند، به سعادت و کامروزی نزدیکتر خواهند بود. و گرنه تنها تکیه و اعتماد به حکومت بدون مسئوليت پذیری یکا یک افراد جامعه، چارهساز نیست.
خداوند میفرماید: ﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا﴾ ؛ «اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی میکنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود میکنید».
بله، ملت صالح و نیکوکار به اذن خداوند در اصلاح حکومت و کوتاه کردن دست مفسدین نیز نقش فعال دارد.
ما پیرو سید الشهدا (ع) هستیم که فرمود:
» وَانِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَلَا بَطِراً وَلَا مُفْسِداً وَلَا ظَالِماً، وَإِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي صلى الله عليه وآله وسلم. أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ ؛ من برای جاهطلبی و کامجویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم، میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم«.
همواره راه و روش حسینی برای هر مؤمن، اصلاح است و این اصلاح در دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر تجلی مییابد.