چگونه کتاب مناسبی برای کودکان انتخاب کنیم؟

کتاب‌ دری شگفت‌انگیز به یک دنیای جادویی است. دنیایی که در آن هرچیزی ممکن است. اما همیشه یک سوال خیلی مهم موقع انتخاب کتاب وجود دارد: کتاب خوب را بر چه اساسی انتخاب کنیم؟ از طرفی اهمیت این موضوع زمانی که می‌خواهیم برای بچه‌ها کتاب بخوانیم، بیشتر هم می‌شود. چون موارد و مسائل بسیاری درمورد کتاب‌های کودک وجود دارد که باید حواسمان را بهشان جمع کنیم. خب اگر دقیق بدانیم که دنبال چه چیزی هستیم کار خیلی راحت‌تر می‌شود ولی متاسفانه هیچ بچه‌ای با کاتالوگ راهنما به دنیا نمی‌آید و خیلی اوقات، کتاب‌ها هم همینطور!

حالا چطور بفهمیم چه کتابی مناسب فرزند ما هست؟ در این یادداشت مهم‌ترین عناصری را که موقع انتخاب کتاب باید رعایت کنیم، مرور می‌کنیم.

کتاب خوب گروه سنی ندارد، همه از خواندن آن لذت می‌برند!

حتما این جمله را شنیده‌اید. درست هم هست. مطمئنا شما هم اگر یکی از کتاب‌های خوب کودک را بردارید، ورق بزنید، داستانش را بخوانید و تصاویرش را ببینید، از خواندنش لذت می‌برید. اما واقعیت این است که ما نمی‌توانیم به این اعتبار، هر کتابی را به بچه‌ها بدهیم. بنابراین لازم است درباره‌ی گروه‌بندی سنی کتاب‌های کودک بیشتر بدانیم. با یک تاریخچه شروع کنیم.

اولین گروه‌بندی سنی کتاب‌ها

سال‌ها پیش نمایشگاهی کتابی برگزار شد که غرفه‌های کودک و نوجوانش خالی بود. خب البته تعجبی هم نداشت. مفهوم کودک در دنیا مفهوم جدیدی است و به همین دلیل هم محتوای خوبی برای کودکان هنوز تولید نشده بود. وقتی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دهه چهل خورشیدی تاسیس شد، یک سیستم گروه‌بندی سنی ایجاد کرد تا بر اساس آن بتواند محتوا و کتاب‌های مناسب کودکان از خردسالی تا پایان نوجوانی را دسته‌بندی کند. این گروه‌بندی معروف را می‌توانید روی اکثر کتاب‌های کانون ببینید.

  • گروه الف: سال‌های قبل از دبستان
  • گروه ب: سال‌های آغاز دبستان (کلاس‌های اول، دوم و سوم)
  • گروه ج: سال‌های پایان دبستان (کلاس‌های چهارم و پنجم)
  • گروه د: دوره‌ی راهنمایی
  • گروه ه: سال‌های دبیرستان

اما امروزه همین گروه‌بندی هم چندان قابل اعتماد نیست. اول از همه اینکه سال‌های پیش از دبستان یعنی شش سال که رشد سریع بچه‌ها در آن اتفاق می‌افتد. بنابراین ممکن است کتابی که برای یک نوزاد مناسب است، برای کودک شش‌ساله جذابیت نداشته باشد. کتاب‌های خردسالان پارچه‌ای، نمدی، فومی یا از مقوای ضخیم هستند که خراب نشوند. اما کودک چهار یا پنج‌ساله به راحتی می‌تواند یک کتاب مقوایی معمولی داشته باشد، بی آنکه پدر و مادرش نگران خرابی آن باشند.

از طرف دیگر، همانطور که انسان‌ها با یکدیگر متفاوت هستند، کودکان نیز متفاوتند. سرعت رشد کودک، علاقه‌ی کودک، پیشینه‌ی مطالعاتی کودک و … باعث می‌شوند تا نتوان به درج یک گروه‌بندی ساده اکتفا کرد. پس به راهنمای انتخاب کتاب مناسب برای کودک نیاز داریم.

برای انتخاب یک کتاب خوب باید به چه چیزهایی توجه کنیم؟

دایره واژگانی

اول از همه باید به مخاطب نگاه کنیم. دایره‌ی واژگانی کودکی که قرار است این کتاب را بخواند، در چه حد گسترده است؟ آیا ممکن است این کتاب کلمات یا مفاهیمی داشته باشد که درکش برای کودکمان سخت باشد؟ خب در این صورت چه باید کرد؟ منصرف شدن از انتخاب کتاب به این دلیل کمی عجیب به نظر می‌رسد. چون راهکارهای متفاوتی وجود دارد که بتوان این مشکل را با کمک آن حل کرد. اولین راهکار که تقریبا پرکاربردترین راهکار برای حل تمام مشکلات جهان است، گفتگو کردن است! شما به راحتی می‌توانید از مفاهیم جدیدی که کودک قرار است با مطالعه‌ی کتاب یاد بگیرد، صحبت کنید. مثلا اگر داستان در یک مزرعه اتفاق می‌افتد، سفر و دیدن یک مزرعه، تماشای چند عکس، آشنا کردن بچه‌ها با چیزهایی که در مزرعه وجود دارد، نقاشی کشیدن و درست کردن کاردستی و … همه می‌تواند راهی جلو پای شما بگذارد. در این صورت اتفاقا به گسترش دایره واژگان کودک هم کمک کرده‌اید. میل به دانستن و کنجکاوی را تقویت کرده‌اید و در کنارش، دانش بچه‌ها هم بالا رفته است.

به کتاب‌ها برچسب بزنیم یا نه؟

این برچسب زدن هم یکی از اصطلاحاتی است که در حوزه کار با کودک خیلی کاربرد دارد. بیایید فرض کنیم شما تصمیم گرفته‌اید یک کتاب کودک بخوانید. حالا اگر یک نفر رد شود و شما را به خاطر خواندن داستان کودک سرزنش کند، چه حالی پیدا می‌کنید؟ یا اگر تصمیم بگیرید یک فیلم تماشا کنید و به شما بگویند این فیلم یک ماجرای تراژدی دارد، عاشقانه است یا کمدی است، دیدتان نسبت به فیلم تغییر نمی‌کند؟ حتما پیش‌فرض‌هایی در ذهنتان می‌سازید. حالا اگر یک کودک تصمیم بگیرد سراغ کتابی برود که برچسب سنی آن، کتاب را به یک گروه خاص محدود کرده باشد، چه اتفاقی می‌افتد؟ از خواندنش منصرف می‌شود و ممکن است یک تجربه‌ی واقعا عالی را از دست بدهد.

حالا با تمام این اوصاف چطور کتاب انتخاب کنیم؟

برای انتخاب یک کتاب خوب برای کودک باید حواسمان به چند نکته باشد. نویسنده‌ی کتاب، مترجم، تصویرگر، موضوع کتاب، علاقه‌ی کودک، پیامی که داستان منتقل می‌کند، ناشر و …

نویسنده‌های خوب زیادند و خبر خوب اینکه هر روز زیادتر هم می‌شوند. نویسنده‌های خوب با ناشران معتبر کار می‌کنند. نویسنده‌های خوب تلاشی نمی‌کنند تا در انتهای داستان یک نتیجه‌گیری اخلاقی بکنند. بنابراین اگر می‌خواهیم کتاب باکیفیت بخریم، باید دور کتاب‌های سوپرمارکتی و دکه‌ای را خط بکشیم. جایگاه ترجمه هم که در کتاب‌ها مشخص است. یک ترجمه‌ی بد می‌تواند کل داستان را تحت تاثیر قرار بدهد.

تصاویر چقدر مهمند؟

خیلی! پاسخ به این سوال این است که تصاویر خیلی مهم هستند! تصاویر کتاب‌ها همیشه حرف‌های زیادی برای زدن دارند؛ گاهی حتی فراتر از متن هستند. به همین خاطر است که باید حواسمان را حسابی به کتابی که می‌خوانیم جمع کنیم. کتاب‌هایی با رنگ‌های تند و زننده، خطوط شکسته‌ و زاویه‌داری که خشم، خشونت و ناراحتی را انتقال بدهد و یا یک کپی‌ بی‌کیفیت از انیمیشن‌های تلویزیون باشد، نمی‌تواند در لیست کتاب‌های خوب ما جا بگیرد.

موضوع و ژانر کتاب

موضوع کتاب یکی دیگر از عناصر مهم انتخاب کتاب است. همانطور که هرکدام از ما کتاب‌های مختلفی در ژانرهای مختلف و با موضوعات مختلف داریم، و روزی به کتاب روانشناسی علاقه نشان می‌دهیم، یک روز داستان می‌خواهیم و یک روز به دنبال یک مطلب معتبر علمی می‌گردیم، باید این نیاز را در بچه‌ها هم تشخیص بدهیم. مثلا اگر دنبال یک کتاب علمی می‌گشتیم، حتما آن را از ناشر معتبری تهیه کنیم و به صحت اطلاعات کتاب و روزآمد بودن آن‌ها دقت کنیم.

هر کتابی پیامی دارد؟

اگر شما هم جز آن دسته از آدم‌ها هستید که معتقدید بچه‌ها باید حتما از کتابی که می‌خوانند چیزی یاد بگیرند، این چند خط برای شما نوشته شده است. هدفتان از مطالعه چیست؟ یاد گرفتن؟ لذت بردن؟ خیال‌پردازی کردن؟ همه‌ی این‌ها؟

باید به کودکان اجازه بدهیم داستان‌های خوب بخوانند. داستان‌های خوب همه‌ی این‌ها را باهم دارند. هرچقدر تعداد داستان‌هایی که می‌خوانیم بیشتر شود، درک ما از مسائل بالاتر می‌رود. آدم‌ها را بهتر می‌فهمیم، انگار که هزاران زندگی را زندگی کرده‌ایم. با داستان خواندن است که حل مساله را یاد می‌گیریم. با داستان خواندن است که خیالمان را پرواز می‌دهیم و سوار بر ابرهای لذت می‌شویم. پس نگران داستان خواندن بچه‌ها نباشید، تمام چیزهایی را که قرار است یاد بگیرند و کلی بیشتر از آنچه ما تصور می‌کنیم، از قصه‌ها می‌آموزند.

چند کتاب خوب در همه‌ی این زمینه‌ها معرفی کنیم؟

حالا که مروری بر فاکتورهای انتخاب کتاب خوب داشتیم، بیایید چند نمونه از کتاب‌های خیلی خوب برای سنین مختلف را باهم مرور کنیم.

کبوتر؛ حلال مشکلات!

سه کتاب نگذار کبوتر تا دیروقت بیدار بماند!، کبوتر باید حمام کند! و چرا به جوجه اردک کلوچه دادند؟ سه‌تا از بهترین کتاب‌هایی است که می‌توانید برای بچه‌ها، به خصوص خردسالان بخوانید. چرا؟ چون قهرمان داستان یک کبوتر خیلی بامزه است که شب‌ها وقت خواب، اصلا خوابش نمی‌آید! روزها وقت حمام کردن، تمیزترین کبوتر دنیا می‌شود که به حمام احتیاج ندارد و دلش خیلی یک کلوچه‌ی خوشمزه با گردو و فندق می‌خواهد. شما را یاد کس خاصی نمی‌اندازد؟ مو ویلمیز، نویسنده و تصویرگر مشهور کودکان در این سه کتاب دستش را گذاشته دقیقا همان‌جایی که همیشه داد مادر پدرها را درمی‌آورد. خب بهتر است به جای اینکه با هم دعوا کنید و داد و بیداد راه بیندازید، این داستان‌های بامزه را بخوانید. می‌بینید که راه‌حل خودبه‌خود پیدا می‌شود.

مهمان نمی‌خواهید؟

مهمان‌های ناخوانده را که یادتان هست؟ همان حیواناتی که خیس از باران در خانه‌ی پیرزن مهربان را زدند و پیرزن هم به آن‌ها پناه داد. همان حیواناتی که وقت رفتن برای پیرزن خواندند، من که جیک و جیک می‌کنم برات، بذارم برم؟ همان‌هایی که در خانه‌ی پیرزن ماندگار شدند. این قصه‌ی عالی، برای بچه‌ها و به خصوص آن‌هایی که هنوز مدرسه نمی‌روند، جذاب است. بازی کلامی دارد، می‌توانید به راحتی نمایشش را اجرا کنید، و کلی حرف دارد که بزند. فریده فرجام موقع نوشتن مهمان‌های ناخوانده حواسش بوده پیامش را در قالب داستان بدهد: صلح، مهربانی، همکاری، دوستی با حیوانات و …

شیرها همیشه هم درنده نیستند!

می‌دانستید همه فکر می‌کنند برای شیر بودن لازم است درنده باشید و دندان‌های تیز داشته باشید و یک جوری غرش کنید که همه بترسند؟ به لئونارد که اینطوری گفته بودند. ولی لئونارد دوست داشت زیر آفتاب دراز بکشد، تنهایی قدم بزند و به کسی نگویید، ولی لئونارد دوست دارد شعر هم بگوید. بعد یک اردک می‌آید و لئونارد به جای اینکه یک لقمه‌ی چپش کند، با او دوست می‌شود و شعرهایش را برایش می‌خواند. عجیب است، نه؟ چگونه شیر باشیم؟ را بدهید دست بچه‌ها، تصاویرش را ببینند، قصه‌اش را برایشان بخوانید و بعد بنشینید درباره‌اش حرف بزنید. که خیالتان راحت باشد اگر قرار باشد توی ذهنشان کلی کلیشه‌های غلط و باورهای اشتباه شکل بگیرد، این داستان اجازه نمی‌دهد.

می‌خواهم خودم بخوانم، من دیگر سواد دارم!

شما اولین کتابی را که خودتان بدون کمک خواندید، یادتان می‌آید؟ تماشای یک بچه که کتابی روی پایش گذاشته است و آن را با صدای بلند برای خودش می‌خواند، خیلی شیرین است. حالا که سواد دار شده‌اند می‌توانیم کتاب‌ها را به خودشان بدهیم که بخوانند. کتابی که هم ماجرای جذابی داشته باشد که به کتاب خواندن تشویقشان کند و هم آنقدر سخت و قلمبه سلمبه نباشد که عطایش را به لقایش ببخشند.

ناروال و ژلی یک مجموعه‌ی جذاب کمیک برای بچه‌ها است که جدا از داستان بامزه و خنده‌دارش به کودکان کمک می‌کند تا حل مساله را تمرین کنند. حالا اگر دوست دارید بچه‌ها خودشان کتاب بخوانند، آن‌ها را با این نهنگ تک‌شاخ و دوست عروس‌دریایی‌اش آشنا کنید و آن‌ها را به یک گردش جادویی در اقیانوس دعوت کنید. این کتاب با تصاویر جذاب و متن‌های کوتاه و ساده‌اش یک انتخاب عالی برای بچه‌هایی است که تازه می‌خواهند استقلال در مطالعه را تجربه کنند.

پسرک بی‌نظم و آدمک‌های روی دیوار

 بچه‌ها که همانطوری کوچک باقی نمی‌مانند، کم‌کم بزرگ‌تر می‌شوند و سراغ کتاب‌هایی را می‌گیرند که متن طولانی‌تری داشته باشد. اما هنوز هم دوست دارند داستان‌ها کوتاه باشند. خب البته که نمی‌شود تفاوت‌های بین بچه‌ها را نادیده گرفت اما اگر کودک شما جز این بچه‌ها است، کتاب پسرک‌ بی‌نظم و آدمک‌های روی دیوار را به او بدهید. هم از اینکه متن روانی برای خواندن دارد خوشحال می‌شود و هم با داستان ارتباط خوبی برقرار می‌کند.

قرمز و مشکی

قرمز و مشکی هم یک داستان خوب دیگر برای هدیه دادن به بچه‌ای است که تازه سواد دار شده و خودش می‌تواند بخواند. اصلا یک راه علاقه‌مند کردن بچه‌ها به کتاب هم همین است. وقتی می‌توانند بخوانند، دور و برشان را با کتاب‌ها و قصه‌های خوب پر کنیم. بعد می‌بینید که بارها و بارها سراغ آن کتاب می‌روند، داستانش را می‌خوانند و قصه‌اش را برایتان تعریف می‌کنند. بیراه نیست که می‌گویند کتاب بهترین هدیه است، چون می‌توان بارها بازش کرد.

آقای باکلاه و آقای بی‌کلاه

شما با کمی طنز برای کودکان موافقید؟ اگر هستید با کتاب‌های سیلوراستاین شروع کنید. همان نویسنده‌ی معروفی که توی دنیا عمو شلبی صدایش می‌کنند. همانی که داستان‌ها و شعرهای کوتاه و خنده‌دار برای بچه‌ها می‌نویسد و کنارش تصاویری نقاشی می‌کند که داستانش را جذاب‌تر کند و طنزش می‌تواند همه را به خنده بیندازد. مثلا آقای باکلاه و آقای بی‌کلاه یک نمونه‌ی عالی است. بخصوص برای بچه‌هایی که سال‌های آخر مدرسه را می‌گذارنند. تفکرشان حالا خاص‌تر هم شده است و باید سرشان را با چیزهای متفاوت‌تر گرم کنیم.

در نهایت با نظر گرفتن تمام این‌ها، خیالتان از بابت کتاب‌خوان شدن بچه‌ها و اینکه همیشه کتاب‌های خوب انتخاب کنند، راحت باشد. چون وقتی زیاد بخوانند، راه‌های تشخیص کتاب‌های خوب دستشان می‌آید. سبک علاقه‌ی شخصی خودشان را پیدا می‌کنند و با غرق شدن در کتاب‌ها تجربه‌های فوق‌العاده‌ای می‌سازند.

 

فواید کتاب؛ ۱۴ فایده منحصربه‌فرد کتابخوانی

 همه‌ی ما با آن یار مهربان کم‌وبیش آشنا هستیم، اما در دنیای اینترنت و رسانه‌های گوناگونی که به‌سادگی دردسترس همه قرار دارند، لذت غرق شدن در صفحات یک کتاب خوب، به‌راحتی فراموش شده است. با وجود اینکه سرانه‌ی مطالعه بسیار پایین است و با گسترش شبکه‌های مجازی، این سرانه روزبه‌روز کمتر هم می‌شود، کتاب خواندن چیزی فراتر از یک سرگرمی ساده یا یک تکلیف درسی است. باور کنید یا نه، فواید کتاب بیشتر از آن چیزی است که فکرش را می‌کنید. همراه ما باشید، می‌خواهیم درباره‌ی فواید کتاب و کتابخوانی مطالبی بیاموزیم.

امروزه، مطالعه‌ی ما به خواندن آخرین پست‌های فیس‌بوک و توئیتر محدود شده است. بسیاری از ما، آخرین باری را که کتاب خوانده‌ایم، به‌یاد نمی‌آوریم. اما باید بدانید که مطالعه‌ی روزانه فواید بسیار زیادی دارد که ما با ترک مطالعه، از مزایای فوق‌العاده‌ی آن بی‌بهره می‌مانیم.

یکی از تحقیقات اخیر درمورد مطالعه نشان داده است که لذت بردن از خواندن آثار ادبی، توانایی خواندن ذهن را در افراد افزایش می‌دهد. نتایج این تحقیقات که در مجله‌ی Science منتشر شده است، نشان می‌دهد که خواندن آثار ادبی، مهارتی را فرد می‌پروراند که با عنوان «تئوری ذهن» شناخته می‌شود. این مهارت عبارت است از توانایی خواندن افکار و احساسات دیگران.

در ادامه‌ی مقاله، چند مورد دیگر از فواید کتاب و کتابخوانی را با هم مرور می‌کنیم.

۱. افزایش آرامش و کاهش استرس

اگر در زندگی روزمره استرس زیادی را تجربه می‌کنید، کتاب بخوانید. تحقیقات انجام‌شده در سال ۲۰۰۹ در دانشگاه ساسکس (Sussex) نشان داد که مطالعه کردن، مؤثرترین روش برای مقابله با استرس است. کتاب خواندن حتی از فعالیت‌های محبوبی مانند گوش دادن به موسیقی، لذت بردن از یک فنجان چای یا قهوه و قدم زدن، در حفظ آرامش هنگام مواجهه با مشکلات و مقابله با استرس بسیار مؤثرتر است.

نتایج این تحقیقات با ارزیابی ضربان قلب و تنش‌های عضلانی مورد بررسی قرار گرفته بود. شرکت‌کنندگان در این پروژه‌ی تحقیقاتی تنها ۶ دقیقه بعد از شروع به خواندن و ورق زدن کتاب، آرامش را احساس می‌کردند.

یکی از محققان این پروژه، دکتر دیوید لویس (David Lewis) در گفت‌و‌گو با تلگراف اعلام کرد:

«فرقی نمی‌کند که چه کتابی را برای خواندن انتخاب کنید، زمانی که غرق در ماجرا و موضوع کتاب می‌شوید، از دنیای نگرانی‌ها و استرس‌های روزمره فاصله می‌گیرید و زمانی را برای کشف تخیلات و دنیای نویسنده صرف می‌کنید.»

فرقی نمی‌کند که چقدر یا چرا استرس دارید. غرق شدن در دنیای یک کتاب خوب، حال و هوای شما را عوض می‌کند. یک رمان خوب شما را به دنیای دیگری می‌برد و یک مقاله‌ی درگیرکننده و جذاب، حواس شما را از مشکلات و ناراحتی‌های فعلی‌تان پرت می‌کند و موجب آرامش می‌شود.

۲. تقویت ذهن و حفاظت از آن

طبق تحقیقاتی که در مجله‌ی آنلاین نورولوژی (Neurology) منتشر شده است، خواندن کتاب در تمام طول عمر باعث می‌شود که مغز در سنین پیری، توانایی خود را حفظ کند. این تحقیق روی ۲۹۴ شرکت‌کننده‌ای صورت گرفته بود که همگی در میانگین سنی ۸۹ سال از دنیا رفتند. نتایج تحقیقات ثابت کرد روند کاهش قدرت حافظه‌ی کسانی که در طول عمر خود فعالیت‌های تحریک‌کننده‌ی ذهن مثل کتاب خواندن را به‌طور مرتب انجام می‌دادند، بسیار کمتر از کسانی است که چنین فعالیت‌هایی را در برنامه‌ی روزانه‌ی خود نگنجانده بودند.

همچنین این تحقیقات نشان داد کسانی که در طول زندگی خود فعالیت ذهنی داشتند، ۳۲ درصد کمتر از دیگران با مشکلات ذهنی در دوران پیری مواجه می‌شوند. سرعت کاهش توانایی مغز و حافظه در کسانی که فعالیت ذهنی ندارند، ۴۸ درصد بیشتر است.

یکی از محققان این پروژه به نام رابرت ویلسون (Robert. S. Wilson) از مرکز پزشکی دانشگاه راش (Rush University) شیکاگو در مطلبی عنوان کرد:

«تحقیقات ما نشان داده است که به‌کار گرفتن مغز از طریق فعالیت‌های ذهنی در تمام طول زندگی از کودکی تا دوران پیری، برای سلامت مغز در دوران پیری بسیار ضروری است. با توجه به این مطلب، ما نباید تأثیر کارهای روزمره مثل خواندن و نوشتن را بر خود، فرزندان و والدین‌مان، نادیده بگیریم.»

۳. تحریک ذهنی و پیشگیری از آلزایمر

تحقیقات نشان داده است که تحریک ذهن و فعال نگه داشتن آن با تکنیک های تقویت حافظه، روند ابتلا به آلزایمر و زوال عقل در سنین بالا را کند می‌کند یا حتی از آن پیشگیری می‌کند. فعال نگه‌داشتن مغز مانع کاهش قدرت آن می‌شود. مغز هم مثل سایر عضلات بدن برای اینکه سالم و قوی بماند نیاز به تمرین دارد. علاوه‌بر کتاب خواندن، درست کردن پازل، بازی‌های کامپیوتری و بازی‌های فکری مثل شطرنج، تأثیرات مثبت خود را در تحریک ذهن ثابت کرده‌اند.

طبق تحقیقات منتشرشده در مجله‌ی علمی PNAS در سال ۲۰۰۱، بزرگسالانی که فعالیت‌های درگیرکننده‌ی مغز مثل کتاب خواندن و حل معما انجام می‌دهند، کمتر به بیماری آلزایمر مبتلا می‌شوند. البته محققان، این رابطه را رابطه‌ی پیوستگی می‌دانند نه علت و معلول.

در توضیح این تحقیقات آمده است:

«این نتایج به این دلیل به‌دست آمده است که عدم فعالیت مغز یکی از عوامل ایجاد آلزایمر یا انعکاس تأثیرات پنهان این بیماری است.»

دکتر رابرت فریدلند (Robert P. Friedland) از محققان این پروژه در گزارش به USA Today اعلام کرده است:

«مغز هم عضوی مانند سایر اعضای بدن است و با توجه به استفاده‌ای که از آن می‌شود، پیر و فرسوده خواهد شد. همان‌طور که فعالیت‌های فیزیکی باعث قوی‌تر شدن قلب، عضلات و استخوان‌بندی می‌شود، فعالیت‌های ذهنی هم مغز را در برابر بیماری‌های مربوطه، مقاوم می‌کند.»

۴. داشتن خواب راحت‌

بسیاری از متخصصانِ اختلالات خواب، توصیه می‌کنند که یک برنامه‌ی روزانه برای کاهش استرس و آماده شدن برای خواب در نظر بگیریم و کتاب خواندن یکی از بهترین روش‌ها برای مقابله با اختلالات خواب است. لامپ‌های پرنور و نور ساطع‌شده از وسایل الکترونیکی این پیام را به مغز می‌فرستند که زمان بیداری است و موقع خواب فرا نرسیده است. بنابراین به جای خواندن پی‌دی‌اف در لپ‌تاپ، کتابی را زیر نور ملایم مطالعه کنید تا در کمتر از ۳۰ ثانیه به خواب بروید.

۵. افزایش همدلی

همدلی یا هم‌احساسی درک احساس و فهم تجربه‌ی حسی دیگران که با قراردادن خود در جایگاه آنها حاصل می‌شود. طبق تحقیقات منتشرشده در مجله‌ی PLOS ONE، غرق شدن در داستان‌ها و افسانه‌ها، می‌تواند همدلی و هم‌احساسی را در فرد تقویت کند. این تحقیقات در قالب دو آزمایش انجام گرفت و نتایج آن نشان داد کسانی که تحت تأثیر یک کتاب قرار گرفته بودند، همدلی بیشتری نسبت به دیگران احساس می‌کردند.

محققان این پروژه در گزارش‌های خود اعلام کردند:

«نتایج به‌دست آمده از دو مطالعه‌ی تجربی نشان داد که پس از یک هفته خواندن داستان‌های تخیلی نویسندگانی مانند آرتور کانن دویل (Arthur Conan Doyle) یا ژوزه ساراماگو (José Saramago)، مهارت‌های هم‌احساسی در افراد به شکل چشم‌گیری افزایش یافته است.

 

۶. مقابله با افسردگی با مطالعه‌ی کتاب‌های خودیاری

مطالعه‌ی کتاب‌های خودیاری یا Self-help می‌تواند نقش مؤثری در بهبود زندگی افراد داشته باشد. یک تحقیق در مجله‌ی PLOS ONE منتشر شده است که نشان می‌دهد خواندن کتاب‌های خودیاری یا کتاب‌درمانی، همراه با جلسات حمایتی که نحوه‌ی استفاده از کتاب‌ها را توضیح می‌‌دهد، پس از یک سال موجب کاهش سطح افسردگی می‌شود.

کریستوفر ویلیامز (Christopher Williams) از دانشگاه گلاسکو درمورد این تحقیقات به بی‌بی‌سی اعلام کرد:

«ما در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدیم که مطالعه‌ی چنین کتاب‌هایی، تأثیرات بالینی قابل توجهی در روند بهبود افسردگی دارد و یافته‌های ما بسیار دلگرم‌کننده هستند. افسردگی باعث تضعیف انگیزه‌ی افراد می‌شود و این باور را ایجاد می‌کند که تغییر برای چنین افرادی غیرممکن است.»

کتاب‌های خودیاری حتی در موارد افسردگی‌های حاد هم می‌توانند مفید واقع شوند. طبق بررسی‌های انجام‌شده توسط دانشگاه منچستر که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است، افرادی که دچار افسردگی‌های شدید هستند به اندازه‌ی افرادی که افسردگی کمتری دارند، می‌توانند از فواید مطالعه‌ی کتاب‌های خودیاری و وب‌سایت‌های تعاملی بهره‌مند شوند.

۷. افزایش آگاهی

 

هر چیزی که می‌خوانید، اطلاعات جدیدی به اندوخته‌های قبلی خود اضافه می‌کنید. این اطلاعات، هر چند کوچک، مطمئنا روزی به کارتان می‌آیند. هرچه دانش و آگاهی بیشتری داشته باشید، برای غلبه بر چالش‌های زندگی آماده‌تر خواهید بود.

خودتان را در شرایط سختی تصور کنید. فراموش نکنید هر چیزی که دارید از قبیل پول، کار و حتی سلامتی ممکن است روزی از دست‌تان برود، اما دانش و آگاهی و مهارت‌های شماست که همواره با شما می‌ماند.

۸. گسترش دایره‌ی لغات

این مورد هم در تناسب با موردی که پیش‌تر اشاره کردیم قرار دارد. هرچه بیشتر کتاب بخوانید با کلمات جدیدتر و بیشتری مواجه می‌شوید و ناخودآگاه از آنها بیشتر در مکالمات روزمره‌ی خود استفاده می‌کنید. داشتن فن بیان و بلاغت در گفتار، در زمینه‌های حرفه‌ای و شغلی کمک بسیار بزرگی به شما خواهد کرد. اینکه بدانید می‌توانید در سطح بالا و با اعتماد به نفس بیشتری صحبت کنید، عزت نفس شما را افزایش می‌دهد.

در مسائل مربوط به شغل و حرفه‌تان هم اگر فردی اهل مطالعه و دارای فن بیان عالی باشید و درمورد موضوعات مختلف آگاهی نسبی داشته باشید، امکان ارتقای شغلی شما بیشتر و سریع‌تر فراهم می‌شود. در مقابل، کسانی که دامنه‌ی لغات محدودی دارند و اطلاعات کمی از پیشرفت‌های علمی و وقایع روز دارند، فرصت ارتقای شغلی را از خود می‌گیرند.

خواندن کتاب برای یادگیری بهتر زبان‌های جدید هم بسیار حیاتی و مهم است. زبان‌آموزی که با کلمات بیشتری در محتواهای مختلف درگیر باشد، دامنه‌ی لغات وسیع‌تری دارد و در خواندن و نوشتن فصیح‌تر است.

۹. تقویت حافظه

زمانی که کتابی را می‌خوانید، باید مجموعه‌ای از کاراکترها، پیش‌زمینه‌ی آنها، آمال و آرزوها، سرگذشت و اختلافات جزئی آنها را به خاطر بسپارید. همچنین تمام فاکتورهای فرعی را که بر روند داستان و کتاب تأثیرگذار هستند، باید در ذهن داشته باشید. همان‌طور که می‌بینید، برای اینکه بتوانید یک کتاب و داستان را دنبال کنید باید چیزهای زیادی را به خاطر بسپارید اما مغز یک عضو شگفت‌انگیز است و به راحتی این اطلاعات را حفظ می‌کند. نکته‌ی شگفت‌انگیزی که درمورد عملکرد مغز وجود دارد این است که هر بار که شما مطلب جدیدی را به ذهن می‌سپارید، مغز، سیناپس‌ها یا مسیرهای عصبی جدیدی می‌سازد و مسیرهای قبلی را تقویت می‌کند. این روند به تقویت حافظه‌ی کوتاه‌مدت و ثبات خلق و خو کمک می‌کند.

۱۰. تقویت مهارت تفکر تحلیلی

آیا تابه‌حال برای‌تان پیش آمده که یک داستان معمایی و مرموز خوانده‌ باشید و پیش از تمام شدن کتاب، معمای داستان را حل کرده باشید؟ اگر این مورد را تجربه کرده‌اید به این معناست که توانسته‌اید با کنار هم گذاشتن اطلاعات و جزئیات موجود در داستان و دسته‌بندی آنها، تفکر انتقادی و تحلیلی را به‌کار بگیرید و معما را حل کنید.

این توانایی در تحلیل جزئیات برای نقد داستان هم به کارتان می‌آید. می‌توانید مشخص کنید که آیا یک اثر به‌خوبی به رشته‌ی تحریر در آمده است؟ آیا شخصیت‌های داستان به‌دقت پرداخته شده‌اند؟ آیا خط کلی داستان، منطقی و درست پیش می‌رود؟ و سؤال‌هایی از این دست.

اگر فرصتی پیش بیاید تا درمورد یک کتاب با دیگران بحث و گفت‌وگو کنید، می‌توانید به روشنی نظرات خود را بیان کنید چرا که برای درک بهتر تمام جنبه‌های درگیر در کتاب، زمان صرف کرده‌اید.

۱۱. افزایش تمرکز

ما روزانه با رسانه‌های زیادی روبه‌رو هستیم و اینترنت توجه ما را به هزاران جنبه‌ی مختلف جلب می‌کند. ما هر روز در آن واحد چندین کار را با هم انجام می‌دهیم. در یک بازه‌ی زمانی پنج دقیقه‌ای ممکن است هم کار خود را انجام بدهیم، هم ایمیل‌هایمان را چک کنیم، هم از طریق نرم‌افزارهای گوناگون با دو نفر دیگر هم‌زمان چت کنیم. یک نگاه‌مان به توئیتر است و یک نگاه‌مان به نوتیفیکیشن اسمارت‌فون و در عین حال با همکاران خود هم تعامل داریم. این رفتار باعث افزایش استرس و کاهش بهره‌وری می‌شود.

زمانی که کتاب می‌خوانید، تمام توجه شما معطوف داستان می‌شود، دنیای اطراف را فراموش می‌کنید و در جزئیات داستان غرق می‌شوید. برای اینکه اثرات شگفت‌آور مطالعه بر افزایش تمرکز را مشاهده کنید، هر روز قبل از شروع به کار، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه کتاب بخوانید. مثلا در مسیر و زمانی که سوار مترو هستید تا به محل کار برسید، برای مطالعه وقت بگذارید. خواهید دید که با مطالعه، در محیط کار تمرکز بیشتری خواهید داشت.

۱۲. بهبود مهارت نوشتن

این مورد ارتباط مستقیمی با افزایش دامنه‌ی لغات دارد. خواندن آثار خوب و ارزشمند تأثیر چشمگیری بر توانایی نوشتن دارد. تجربه‌ی وزن کلام، روانی بیان و سبک نوشتاری نویسنده‌های مختلف، بر سبک نوشتن ما تأثیر می‌گذارد. همان‌طور که موسیقی‌دان‌ها بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند و از هم تأثیر می‌پذیرند و نقاشان از تکنیک‌های اساتید قبل از خود الگو می‌گیرند، نویسندگان هم با خواندن آثار دیگران، یاد می‌گیرند که چطور افکار خود را در قالب نثر به رشته‌ی تحریر درآورند.

۱۳. آرامش خاطر

علاوه‌بر اینکه خواندن کتاب خوب موجب آرامش فرد می‌شود، موضوعی که درمورد آن مطالعه می‌کنید هم می‌تواند آرامش خاطر را برای شما به ارمغان بیاورد. مثلا خواندن متن‌های معنوی می‌تواند فشار خون را کاهش بدهد و احساس آرامش را در فرد ایجاد کند. تحقیقات نشان داده است که کتاب‌هایی با موضوع خودیاری، به بهبود کسانی که اختلالات خلقی و بیماری‌های روانی خفیف دارند کمک می‌کند.

۱۴. مطالعه، یک سرگرمی رایگان برای زندگی باکیفیت‌تر

بسیاری از ما دوست داریم خودمان کتاب بخریم، برای آن حاشیه‌نویسی کنیم و صفحات موردعلاقه‌‌ی خود را مشخص کنیم تا در مراجعات بعدی به آنها دسترسی داشته باشیم. اما این روزها خرید کتاب ممکن است بسیار گران تمام شود و ما نتوانیم تمام کتاب‌های مورد علاقه‌مان را بخریم. برای اینکه یک سرگرمی ارزان و حتی رایگان داشته باشید، به کتابخانه‌ی محله‌ی خود سر بزنید و از هزاران کتابی که در کتابخانه وجود دارد به رایگان یا با پرداخت هزینه‌ی بسیار اندکی استفاده کنید.

کتابخانه‌ها معمولا در هر موضوعی که فکر کنید کتاب دارند و از آنجایی که هر از چندگاهی کتاب جدید به مجموعه‌ی خود اضافه می‌کنند یا با سایر کتابخانه‌ها، کتاب مبادله می‌کنند، همیشه منابع جدید برای خواندن در اختیارتان قرار دارد.

اگر در نزدیکی شما کتابخانه نیست یا برای رفتن به کتابخانه به دلایل مختلف، مشکل دارید می‌توانید از منبع وسیع کتاب‌های الکترونیکی استفاده کنید. این کتاب‌ها را می‌توانید از طریق کتابخوان‌های الکترونیکی، تبلت یا حتی کامپیوتر مطالعه کنید. هزاران منبع رایگان در سراسر اینترنت وجود دارد که از آنها می‌توانید کتاب‌های رایگان دانلود کنید.

هر سلیقه‌ای که داشته باشید، کتابی وجود دارد که توجه شما را جلب کند. با توجه به علاقه‌ی خود یک زمینه را انتخاب کنید و مطالعه را از آن شروع کنید؛ ادبیات کلاسیک، شعر، مجلات مد، بیوگرافی، کتاب‌های مذهبی، کتاب‌های خودیاری، ادبیات خیابانی، رمان‌های عاشقانه و هر موضوعی که توجه‌تان را جلب می‌کند.

شروع کنید، کتابی در دست بگیرید و دنیای جدیدی را تجربه کنید.