حضور «قهرمان» اصغر فرهادی در جشنواره تلوراید

جشنواره تلوراید با اعلام فهرست فیلم‌های حاضر در این دوره خود از فیلم «قهرمان» اصغر فرهادی به عنوان یکی از این فیلم‌ها یاد کرد.

جشنواره فیلم تلوراید که امسال چهل و هشتمین دوره برگزاری خود را پشت سر می‌گذارد برنامه‌های خود را اعلام کرد و از «قهرمان» فرهادی در کنار «سیرانو» جو رایت، «بلفاست» کنت برانا و «شاه ریچارد» راینالدو مارکوس گرین به عنوان فیلم های حاضر در این دوره از جشنواره نام برد.

از دیگر فیلم‌هایی که در این دوره جشنواره تلوراید حضور دارند «قدرت سگ» ساخته جین کمپیون، «دختر گمشده» اولین تجربه کارگردانی مگی جیلنهال، «دست خدا» ساخته پائولو سورنتینو و «اسپنسر» پابلو لارین هستند.

فیلم لارین یعنی «اسپنسر» که درباره زندگی پرنسس دایاناست پیش از آن در جشنواره ونیز به نمایش درمی‌آید و بعد راهی تلوراید می‌شود.

در بخش مستند نیز فیلم‌هایی از فیلمسازان تحسین شده عرصه مستند چون تاد هینز با فیلم «زیرزمین مخملی»، لیزا هفورویتس با «اتومات»، لیز گاربوس با «تبدیل شدن به کاستو» و سم پولارد و رکس میلر با فیلم «شهروند خاکستر» خواهند بود.

علاوه بر این شماری از فیلم‌های حاضر در جشنواره کن امسال به این رویداد سینمایی هم می‌آیند که از جمله آنها می‌توان به «قهرمان» اصغر فرهادی، «جزیره برگمان» ساخته میا هانسن-لاو، «گاو» ساخته آندریا آرنولد و «موشک قرمز» ساخته شان بیکر اشاره کرد.

جولی هانت‌سینگر یکی از مدیران جشنواره امسال از این دوره به عنوان ترکیبی از امیدواری و شادی با تفاوت‌های بسیار و صداهای جدید یاد کرد.

جشنواره فیلم تلوراید در آمریکا از امروز ۲ سپتامبر کارش را شروع می‌کند و تا ششم (۱۱ تا ۱۵ شهریور) ادامه خواهد داشت.

امیرمهدی حکیمی پاسخ می‌دهد: علت ازدواج‌نکردن مرحوم حکیمی/ آیا علامه، انقلابی پشیمان بود؟

مرحوم علامه از سابقون انقلاب به‌شمار می‌آید که در سال ۱۳۳۸، یعنی ۴ سال پیش از آغاز نهضت امام(ره) در ۴۲، از سوی ساواک از سخنرانی ممنوع شده بود.
به نقل از نوپیام ، استاد محمدرضا حکیمی نمایندۀ ممتاز اندیشمندان مصلح عصر جدید بود که در دوران حیات پرثمر فکری و قلمی خودش بخشی از نفیس‌ترین آثار روشنگرانه و تحول‌خواهانه عرصۀ اندیشه و عمل دینی را به جامعه عرضه کرد. جویندگی و نوخواهی او به‌ویژه در دایرةالمعارف حدیثی “الحیاة” و از منظر مبانی فکری مکتب تفکیک بارها و بارها مورد نقد و تأمل صاحب‌نظران قرار گرفته است اما درباره ابعاد هنری و زیبایی‌شناختی آثار وی و نیز شیوه زیست و سلوک فردی ایشان اطلاعات اندکی در دست است.

پرداختن به این مسائل در گفت‌وگوی تفصیلی تسنیم با امیرمهدی حکیمی، وصیّ علامه حکیمی و مدیر مؤسسه الحیاة، مطمح نظر بوده است و تلاش کرده‌ایم پرتوی هرچند گذرا بر این وجوه تاریک حیات مرحوم علامه بیفکنیم:
* نفس اهتمام علامه حکیمی به مقوله هنر و ادبیات و مبانی زیبایی‌شناسی کلام، بین عالمان تراز اول حوزوی امری کمیاب و استثنایی است، به‌نظر شما این علاقه و اهتمام از کجا ناشی می‌شود و این امر چه‌اندازه در میراث فکری مرحوم علامه مهم است؟

قطعاً بخشی از این علاقه به‌دلیل جوهره و ذات هنری ایشان بوده است. ایشان در سنین حدود 10 تا 12 سالگی، شعری برای حضرت علی(ع) سروده بودند که نشان می‌دهد جوهره هنری و ذوق شاعرانگی از همان ابتدا در ایشان وجود داشته است؛ ولی بعدها که به حوزه درس ادیب نیشابوری راه پیدا می‌کنند، طبعاً آشنایی‌شان با شعر و ادبیات فارسی و عربی هم گسترش پیدا کرده بود و شعرهای استادانه‌ای به هر دو زبان می‌سرایند که بسیار درخشان است. در جوانی قصیده‌ای در مدح استاد خود، مرحوم ادیب نیشابوری، به‌عربی می­‌سرایند که بسیار مورد توجه ایشان قرار می‌گیرد و تعبیر ادیب نیشابوری در این باره این بوده است که؛ این طلبه جوان مشهدی هنوز پایش را از مشهد بیرون نگذاشته اما شعرش همانند شعر متنّبی، شاعر برجسته عرب، است.

می‌خواهم بگویم آن ذوق شاعرانه از همان بدو کودکی و سنین جوانی در ایشان نمود داشته است؛ سپس مطالعات گسترده ایشان و خواندن رمان­‌ها و آشنایی ایشان با ادبیات داستانی و خواندن گسترده دواوین شعرا در این توجه ادبی نقش بسزایی داشته است. از سوی دیگر حضور ایشان در انجمن‌های ادبی مشهد که از قضا بسیار پررونق و راهگشا هم بوده نیز مطرح است. آن‌طور که اطلاع دارم ایشان بیش از 15 سال در این انجمن­‌ها حضور فعال داشتند. از طرف دیگر آن توجهی که خود اهل‌بیت(ع) به شعرا نشان می‌داده‌اند نیز در توجه گسترده‌تر ایشان به شعر و ادبیات مؤثر بوده است، به همین دلیل هم هست که توجه به مبانی و اصول زیبایی‌شناسی شعر و نثر در آثار ایشان این‌قدر برجسته است و نمونه‌های ماندگاری از آن در مجموعه آثار استاد ثبت و ضبط شده است.

اما این علاقه و ذوق منحصر به حوزه ادبیات نبوده است و ایشان علاوه بر شعر و نثر، با سایر حوزه‌های هنری مثل گرافیک و صفحه‌آرایی کتاب هم آشنایی قابل‌توجهی داشتند که نمود برجسته آن را می‌توان در طرح‌جلدهای ساده و چشم‌نواز ایشان دید. آن دایره قرمز کوچک روی جلد سفید کتاب‌های ایشان به‌خلاف طراحی ساده‌ای که دارد، بسیار جذاب و خاطره‌انگیز است به‌ویژه که چند دهه پیش از انقلاب، طراحی و اجرا شده‌ است یعنی در زمانی که چنین گرافیکی در هیچ یک از آثار مذهبی آن دوران معمول نبود.
*این طراحی کار خودشان بوده است؟

بله؛ ایده، ایده خودشان بوده است. ایشان حتی در صفحه‌آرایی کتاب‌هایشان هم نقش داشته­‌اند. خاطرم هست در مورد صفحه‌آرایی “الحیاة” ایشان تعریف می‌کرد که “چون کتاب‌های روایی که تا پیش از این منتشر شده بود، هیچ‌کدام گیرایی و سامان هنری درستی نداشته‌اند، من خودم می‌رفتم پیش حروف‌چین‌ها می‌نشستم و در مورد تک‌تک اجزای آن نظر می‌دادم تا حاصل کار، زیبا و قابل‌قبول شود.”، حتی تأکید می‌کردند که “راجع به صفحه‌آرایی “الحیاة” به‌اندازه 150 صفحه حرف دارم.”، یعنی ایشان حتی به زیبایی‌شناسی فیزیکی کتاب و صفحه‌آرایی و گرافیک مناسب آن هم فکر می‌کردند.

حضورشان در نمایشگاه‌های گوناگون نقاشی، عکاسی و… و احاطه و آگاهی‌شان به سینما و هنرهای نمایشی هم از دیگر وجوه قابل تأمل ایشان بود که بخشی از خاطرات خوب من از ایشان را شکل می‌دهد. در مجموع آگاهی ایشان نسبت به تحولات فرهنگی روز و فضاهای هنری در کمتر چهره حوزوی مشاهده می‌شود و ایشان از این امور برای نشر مفاهیم اسلامی استفاده می‌کردند.

*برخی معتقدند که صرف پرداختن به مفاهیم والای معارف اسلامی، هرگونه ضعف و کمبود در شکل و قالب ارائه را جبران می‌کند، مرحوم علامه در این خصوص چه نظری داشتند؟

اتفاقاً خاطرم هست که یک بار از ایشان پرسیدم که “آیا اگر کسی که برای انتقال مفاهیم مورد نظر قرآن و اهل‌بیت به‌زبان شعر یا سایر قالب‌های هنری اثری خلق کرده، مجاز است که از معیارهای فنّی هنر تجاوز کند و قوّت و استحکام لازمه آثار هنری را نادیده بگیرد؟”، ایشان گفتند “اگر کسی که این مفاهیم را به‌زبان هنر ارائه می‌دهد، مثلاً نمره‌اش 100 نشد اشکالی ندارد اما همین که رسید به 80 و زیر 80 باید آن را دور بریزید”. ایشان قائل به این بودند که کاری که برای اهل‌بیت، برای قرآن و برای مفاهیم اسلامی می‌شود باید در اوج ظرافت و زیبایی هنری باشد، همان‌طور که در شعر ایشان و نثر ایشان، این را می‌بینیم.

*شما به آشنایی و علاقه مرحوم علامه به مقوله سینما و فیلم اشاره کردید اما، چگونه است که خود ایشان تا این حدّ از صوت و فیلم گریزان بودند که اجازه نمی‌دادند صدا و تصویرشان در جایی ثبت و ضبط شود؟

خب، این دلیل دیگری دارد که به‌نظر من اساسش را باید در تربیت سلوکی ایشان نزد اساتیدشان و به‌ویژه مرحوم آیت‌­الله شیخ مجتبی قزوینی و مرحوم حافظیان سراغ گرفت. این استادان اهل سیر و سلوک بودند و همواره از شهرت و مطرح کردن نام خودشان پرهیز می‌کردند، مرحوم علامه هم به‌تأسی از همان‌ها نمی‌خواست خودش را در جامعه مطرح کند. شما ببینید تا همین چند روز پیش که ایشان رحلت کردند، چقدر جامعه اسلامی و ایرانی ما ایشان را می‌شناخت؟! تقریباً هیچ. این حجم خبری که این روزها راجع به ایشان منتشر می‌شود، قبلاً کی وجود داشت؟ این‌ انزوای خودخواسته و سکوت خبری تحت تأثیر همان فضای سیر و سلوک ایشان شکل گرفته بود.
* آیا از مرحوم علامه شعر منتشرنشده‌ای هم در دست هست؟

مجموعه اشعار ایشان چندین سال قبل با مقدمه خودم ذیل عنوان “ساحل خورشید” منتشر شد، اما نمی‌دانم که ایشان در سال‌های بعد هم شعر تازه‌ای سروده‌اند که در آن کتاب نیامده باشد یا نه، این محتاج بررسی بیشتری است.

*در مورد سایر آثار ایشان چطور؟ آیا کار منتشرنشده‌ای دارند؟

یکی دو تا کار بوده که نمی‌دانم به پایان رسیده است یا نه، البته یکی دو نوشته که در واقع متن پیاده‌شده جلسات شفاهی ایشان است وجود دارد که هنوز به سرانجام نرسیده است، این‌ها را باید دقیقاً بررسی کنیم و بعد از اینکه بررسی‌ها انجام شد اگر چیزی قابل چاپ باشد حتماً در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهیم داد، البته با حفظ همان حساسیت‌ و وسواسی که ایشان برای ارائه چاپ آثارشان داشتند اگر هم نتوانستیم که ای‌بسا آرزو که خاک شود!

* آیا تکاپوی فکری ایشان تا روزهای پایانی حیاتشان ادامه داشت، یعنی مثلاً حلقه درس و بحثی وجود داشت یا اینکه ضعف جسمانی مانع از این کار می‌شد؟

در این چند سال اخیر جلسه‌ خاصی نداشتند حتی تقریباً دیگر حالی برای نوشتن هم نداشتند، چون هم به‌لحاظ جسمی بسیار نحیف شده بودند و هم از نظر روحی. با توجه به شرایط موجود در جامعه و فشاری که بر توده مردم بود و ایشان به آن‌همه رنج و درد مردم آگاهی داشت، دیگر آن نشاط گذشته را نداشتند، به‌هرحال ایشان عمری را با دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های وسیع مذهبی و اجتماعی از سر گذرانده بود و طبیعی است که قوای بدنی‌شان تحلیل رفته بود.

*یکی از انتقاداتی که گاهی از سوی برخی دوستداران علامه عنوان می‌شود این است که ایشان به‌خلاف دانش وسیع و احاطه کم‌نظیرشان بر مجموعه معارف اسلامی، در زمینه شاگردپروری و تربیت نسل شاگردانی که بتوانند راه ایشان را ادامه دهند، اهتمام چندانی نداشتند، شما این نقد را قبول دارید؟

بله، این نکته درستی است. برخی از علما به حوزه تدریس و شاگردپروری توجه زیادی دارند اما ایشان به‌خلاف این گروه، در این زمینه خیلی فعال نبودند و بیشتر بر همان کارهای پژوهشی خودشان متمرکز بودند البته جسته‌گریخته شاگردانی هم در برخی جلسات ایشان حضور داشته‌اند و به آنها نکاتی را انتقال می‌دادند اما این امر رسمیّت و استمرار نداشت.

*در مورد تجرّد ایشان گفت‌وگوهای غیررسمی فراوانی اینجا و آنجا صورت گرفته است که چندان پذیرفتنی به‌نظر نمی‌رسد، به‌نظر شما آیا پشتوانه نظری و ادلّه عقلی خاصّی بر آن مترتب است یا اینکه مشکلات و مصائب خاص زندگی این‌گونه ایجاب کرده بود؟

من تعبیر خود ایشان را در این زمینه عرض می‌کنم که می‌گفتند “تجرّد من اختیاری نبود”، و حق هم همین است. ایشان در دوره‌های مختلفی از حیاتشان قصد ازدواج داشته‌اند اما در هر دوره‌ای به مشکلاتی برمی‌خورند که منتج به نتیجه نمی‌شود. فکر می‌کنم حدوداً 50 سالشان بود که نزدیک یک سال موارد زیادی خواستگاری رفتند، سخت‌گیری هم نمی‌کردند، اما هربار به‌دلیلی نشد. یکی از آقایان اهل معرفت و سلوک به ایشان پیغام داده بود که “قسمت شما نیست که در این دنیا ازدواج کنید!”، ایشان می‌گفتند “این‌گونه نیست که این‌همه من، همه را به روایات پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع) دعوت کنم اما خودم به آنها توجهی نداشته باشم و بخواهم سنّت ازدواج را نادیده بگیرم؛ این تجرّد بر من تحمیل شده و جبر شرایط این‌طور اقتضا کرده است.”، در واقع ایشان اهل سخت‌گیری هم نبودند اما بعضی مواقع قرار نیست امری اتفاق بیفتد و از دست کسی هم کاری ساخته نیست.
*این روزها خاطره‌ای به‌نقل از آقای حیدر رحیم‌پور ازغدی درباره انتساب جمله‌ای به علامه محمدرضا حکیمی درباره رهبر انقلاب در برخی از سایت‌ها و خبرگزاری‌ها در حال انتشار است که چند روز گذشته کانال رسمی مرحوم علامه، صحّت آن را مردود اعلام کرد، به‌نظر شما هم این نقل ناشی از سهو ناقل یا ثبت‌کنندگان این خاطره است؟

بله. ایشان به خود من گفته بودند که “یادم نمی‌آید چنین چیزی بین من و حاج حیدر آقای رحیم‌پور اتفاق افتاده باشد.”، شاید در نقل آن خاطره اشتباهی رخ داده و گفت‌وگوی دیگری بوده که سهواً به ایشان نسبت داده شده است.

*مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خودشان از مرحوم علامه حکیمی با تعبیر “رفیق دیرین” یاد کردند؛ شما از کیفیت ارتباط ایشان با مرحوم علامه اطلاع دارید؟

خب، می‌دانید که این دو بزرگوار هر دو از فضلای بنام مشهد هستند و طبیعی است که به‌دلیل همین همشهری بودن و قرابت فکری و تعهد مشترکشان به مبانی فکری اسلام و حضور در انجمن‌های ادبی، رفاقت و دوستی دیرینه‌ای هم با یکدیگر داشته باشند که سابقه این آشنایی و رفاقت از روزگار طلبگی در مشهد شروع شده بود و تا پس از انقلاب ادامه پیدا می‌کند.

*برخی سعی دارند از مرحوم علامه تصویر یک انقلابی پشیمان را ارائه بدهند و این‌طور القا می‌کنند که گویا ایشان در اواخر دوران حیات فکری‌شان نسبت به آرمان‌های انقلاب و امام(ره) تردیدهای جدی داشته‌اند؛ نظر شما در این باره چیست؟

مرحوم علامه از سابقون انقلاب به‌شمار می‌آید که در سال 1338، یعنی 4 سال پیش از آغاز نهضت امام(ره) در 42، از سوی ساواک از سخنرانی ممنوع شده بود. ایشان تا پایان عمر در مبانی انقلابی‌گری خودش ذره‌ای تردید نکرد و به همان مفاهیمی که از پیش از 42 و پس از آن معتقد بود، وفادار ماند، البته ممکن است در مقاطعی نسبت به برخی اشخاص، روندها و رویّه‌ها انتقاداتی داشته باشد که همه آن‌ها را هم در کتاب‌ها و آثار قلمی خودش ثبت کرده است؛ به‌خصوص در همین بحث جنگ فقر و غنا و مستضعفین و سرمایه‌داری،که خود حضرت آقا و بقیه دلسوزان هم مطرح کرده‌اند؛ ایشان حساسیّت بالایی داشت و نارضایتی خودش را هم پنهان نمی‌کرد اما موضع او همیشه موضع منتقدی مشفق و دلسوز بود و پایبندی ایشان نسبت به اصل انقلاب، تا پایان عمر تغییری نکرد.

*با این همه چرا بعضی‌ها سعی دارند مسئله را به‌گونه دیگری جلوه بدهند و با ارائه تصویری وارونه از ایشان، در نفس اعتقاد و التزام فکری و عملی علامه به انقلاب و آرمان‌های آن تشکیک کنند؟

این را باید از خود آن‌ها پرسید، آنچه من می‌دانم این است که موضع انتقادی ایشان همیشه وجود داشت اما انتقاد به‌معنای نفی و انکار ارزش‌ها نیست، بله، ایشان منتقد بود اما انتقادهایش از سر اصلاح بود نه تخریب! ایشان از اصل این انقلاب و اصل خون شهدا هرگز کوتاه نیامد و هیچ وقت نسبت به این‌ها شک و تردید نکرد، حتی در این روزهای آخر که با ایشان گفت‌وگو می‌کردیم می‌دیدم که همچنان سر اصول خودش استوار است، حتی بعضی وقت‌ها تصریح می‌کرد که “بعضی‌ها نقد می‌کنند که این حکومت نباید باشد اما من اصلاً چنین چیزی را قبول ندارم؛ حرف من این است که چرا در جاهایی آن چیزی که باید اتفاق می‌افتاده، نیفتاده و آن‌طور که باید باشد، نیست.”، به‌جرأت می‌شود گفت که ایشان مصلح‌ترین و مشفق‌ترین منتقد در انقلاب اسلامی بود.

این نکته را هم اضافه کنم که برخی از منتقدان درونی، به‌دلیل منافع ازدست‌رفته خودشان زبان به انتقاد از حاکمیّت باز می‌کنند اما مرحوم علامه از این جنس افراد نبود، حتی وقتی ما درصدد تشکیل دادن مؤسسه “الحیاة” بودیم وقتی با حضرت علامه و مرحوم حاج علی آقا و پدر گفت‌وگو کردم و این ایده را با ایشان در میان گذاشتم، هر سه برادر با من شرط کردند که در حیات و بعد از حیاتشان راضی نیستند که یک ریال از بودجه بیت‌المال در این مؤسسه خرج شود برای اینکه معتقد بودند بیت‌المال متعلق به فقراست و باید برای همان‌ها هم خرج بشود، این همان کاری است که یک منتقد مخلص و اصلاح‌گر می‌کند.

رادیوی ارمنی ایران در مناقشه قره‌باغ و اهانت به پیامبر اسلام چه نقشی داشت؟

مدیر رادیو ارمنی ایران به نقش‌آفرینی این شبکه برون‌مرزی در انعکاس تحولات مناقشه قره‌باغ و اهانت رئیس‌جمهور فرانسه به ساحت پیامبر اسلام، اشاره کرد.
به نقل از نوپیام ، علیرضا حسنیان از سال 1376 همکاری خود را با معاونت برون مرزی در پخش صدا شروع کرد. این کارشناس ارشد علوم سیاسی از سال 1382 به اداره کل آسیای میانه و قفقاز رفت و در زمینه‌های تهیه‌کنندگی و نویسندگی رادیویی فعالیت کرده و از9 سال گذشته تاکنون مدیریت رادیو ارمنی را برعهده داشته است.

مدیر رادیو ارمنی با بیان اینکه یکی از اهداف مهم تأسیس رادیو ارمنی، اقناع جامعه ارامنه جهان از اقدامات، واکنش‌ها و برنامه‌های راهبردی ایران است اظهار کرد: یکی از مهمترین محورهای تاثیرگذاری رسانه‌ای این رادیو، اقناع مخاطب در خصوص رویکردهای ایران در مسائلی مانند فعالیت‌های هسته‌ای برای جهان است.

حسنیان با اشاره به قدمت 74ساله رادیو ارمنی به عنوان یکی از رادیو‌های با سابقه معاونت برون مرزی افزود: این رادیو هر روز به مدت سه ساعت در دو بخش، برای داخل و خارج کشور پخش می‌شود هرچند فعالیت این رسانه محدود به ابزار فرکانس نیست، بلکه در کنار رادیو از سایت و شبکه‌های اجتماعی هم برای ارتباط با مخاطب و انتقال محتوای تولید شده، بهره می‌گیریم.

این کارشناس ارشد علوم سیاسی ادامه داد: انتشار به موقع و صحیح اخبار و رویدادهای منطقه، جریان ‌سازی در خصوص «نفوذ سرطانی و تفرقه افکن صهیونیسم و نقد ایجاد سفارت ارمنستان در اسرائیل» و «آزمایشگاه های بیولوژیک آمریکا در ارمنستان» همچنین جریان‌‌سازی در خصوص «حضور شرکت‌های آمریکایی و انگلیسی در ارمنستان» که سبب همراهی بخش قابل توجهی از افکار عمومی ارمنستان و بخصوص نخبگان به این مقولات شده است، تنها بخش بسیار کوچکی از انبوه وظایفی است که باید پوشش دهیم.

روشنگری رادیو ارمنی

حسنیان درخصوص اقدام روشنگرانه رادیو ارمنی در ماجرای موضع وزارت خارجه ارمنستان درباره اظهارات مکرون تصریح کرد: رئیس جمهور فرانسه به تازگی در سخنان وقیحانه گفته بود که این کشور همچنان به انتشار کاریکاتورهای توهین‌آمیز علیه رسول گرامی اسلام (ص) ادامه خواهد داد. این سخنان موجب خشم و انزجار مسلمانان جهان شده است. اخیراً رسانه‌های ترکیه و جمهوری آذربایجان مدعی شده بودند که ارمنستان از مواضع ضد اسلامی امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه حمایت کرده است اما با توجه به شناختی که از جامعه ارمنستان و مقامات آن داشتیم، این خبر برای ما قابل باور نبود، لذا از طریق خبرنگار محلی رادیو آقای ژرژیک ابراهیمی با سخنگوی وزارت خارجه آن کشور تماس گرفتیم و مقامات ارمنستان ضمن تشکر از همکار ما، بیانیه‌ای در رد ادعای برخی رسانه‌ها مبنی بر حمایت ایروان از اظهارات اسلام ستیزانه مکرون صادر کردند.

مدیر رادیو ارمنی با بیان اینکه صرفاً به دنبال سرگرم کردن مخاطبان نیستیم، خاطرنشان کرد: در رادیو و سایت تلاش می‌کنیم سلیقه مخاطبان را بر اساس سیاست های تعریف شده شکل دهیم که این نکته در ماجرای درگیری‌های اخیر در منطقه قره باغ و تمرکز مخاطبان روی سایت رادیو ارمنی برون مرزی قابل توجه بوده به نحوی که در برخی روز‌ها بیش از 12 هزار بازدید کننده داشتیم. البته با توجه به جامعه کم جمعیت ارامنه، مخاطبان قابل توجهی به سایت و رادیو و شبکه‌های اجتماعی ما به عنوان یک رادیوی برون مرزی با ساعت پخش بسیار محدود مراجعه می‌کنند.

وی افزود: سعی ما این بوده که مخاطب ما با مجموعه‌ای از اخبار و اطلاعاتی مواجه باشند که برای اولین بار نشر یافته است؛ به گونه ای که در این درگیری‌های اخیر اخبار و مطالب سایت رادیو ارمنی با ذکر نام در چرخه بازنشر در شبکه‌های تلویزیونی و سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است.

رویکردهای اصلی رادیو ارمنی

مدیر رادیو ارمنی تأکید کرد: علاوه بر سیاست‌های کلی سازمان با شش رویکرد برنامه‌های خود را تنظیم می‌کند. اولین رویکرد رادیو اینکه، نگاه مقام معظم رهبری به حوزه قفقاز فصل الخطاب تحلیل‌ها و اخبار رسانه‌ای برای مخاطبان ارمنی است. دومین رویکرد انعکاس زندگی مسالمت‌آمیز هموطنان ارمنی در ایران و انعکاس نقش اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن‌ها در جامعه ایران است. سومین رویکرد تلاش برای گسترش روابط همه جانبه ایران و ارمنستان است. رویکرد چهارم روشنگری و نقد و بررسی تبعات همکاری‌های ارمنستان با رژیم صهیونیستی و آمریکا است.

حسنیان ادامه داد: رویکرد بعدی پرداختن به درگیری‌های نظامی بین جمهوری ارمنستان و آذربایجان است که نگاه رادیو در این خصوص ترغیب مردم و مقامات ارمنی به همزیستی مسالمت‌آمیز به جای جنگ و خونریزی ضمناً تاکید رادیو بر راه حل سیاسی مناقشه قره باغ با محوریت منطقه است. در این چارچوب تبیین ناکارآمدی گروه مینسک و سازمان امنیت و همکاری اروپا در زمینه میانجیگری مورد نقد و کنکاش قرار می‌گیرد و آخرین و اصلی‌ترین رویکرد، جلب اعتماد مخاطبان به عنوان اصل بنیادین مورد توجه قرار می‌گیرد، چرا که سرمایه رسانه همان مخاطبان‌اند.

وی درباره جایگاه و اهمیت ارمنستان توضیح داد: جمعیت ارامنه جهان حدود ده میلیون نفر برآورد شده که حدود 3 میلیون نفر از آنان در جمهوری ارمنستان زندگی می‌کنند و بقیه در سایر کشورهای جهان پراکنده‌اند؛ ارمنستان عضو اتحادیه اقتصادی اوراسیا،((شورای اروپا)) و ((سازمان پیمان امنیت جمعی)) است. 98٪ جمعیت کشور ارمنستان ارمنی‌اند و مابقی جمعیت را ایزدی‌ها و روس‌ها تشکیل می‌دهند.

در حوزه تمدنی ایران

این مدیر رسانه برون‌مرزی تأکید کرد: منطقه قفقاز و به خصوص ارمنستان در حوزه تمدنی ایران قرار دارد در نتیجه باید به آن توجه بیشتری کرد. در حوزه رسانه نباید فقط خبرخیز بودن منطقه را از لحاظ سیاسی سنجید، بلکه مقوله‌هایی مانند فرهنگ، تمدن، اشتراکات تاریخی و زبانی فاکتور بسیار مهمی است.

حسنیان افزود: شناخت باورها و فرهنگ مردم ارمنستان و نیز جامعه ارامنه جهان برای ما مهم است، لذا هر چه فرهنگ کشور مخاطب بیشتر شناخته‌شده باشد، طبیعتاً نفوذ به این جامعه افزون می‌شود. اشتراکات زیادی بین اهداف جمهوری اسلامی و ارامنه وجود دارد. با وجود اشتراکات مردم ما و ارامنه، رادیو ارمنی به عنوان پرچم و بیرق معرفی جمهوری اسلامی در ارمنستان و جوامع ارامنه جهان معرف مبارزه‌ نوین با دنیای استکبار است.

مدیر رادیو ارمنی اظهار کرد: باید دانست رسالت رسانه، پیشبرد قدرت نرم و به نوعی دیپلماسی عمومی است. در صورت رعایت موارد فوق اعتماد به رسانه شکل می‌گیرد ما در رادیو ارمنی با این نگرش هم جامعه هدف مشخص و هم برنامه مدونی برای مخاطبان داریم، با وجود اینکه رقیبان ما هم امکانات بیشتری دارند هم محدودیت‌های ما را ندارند، اما با این وجود جزو سه رسانه خارجی برتر فعال در ارمنستانیم.

قره باغ و حرکت متوازن سایت و رادیو ارمنی

حسنیان به رویارویی اخیر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان که از صبح روز یکشنبه 6 مهر 1399 (27 سپتامبر 2020) آغاز شده بود، اشاره کرد و گفت: با شعله‌ور شدن جنگ آذربایجان و ارمنستان، انعکاس به روز و دقیق رویدادها و تبیین مواضع جمهوری اسلامی در قبال طرفین منازعه به یکی از موضوعات مهم اطلاع‌رسانی‌های رادیو ارمنی تبدیل شده است. اصل بی‌طرفی رسانه‌ها از جمله ارزش‌های اساسی حرفه رسانه‌ای است؛ لذا سایت و رادیو ارمنی به عنوان یک رسانه بی‌طرف در درگیری‌های اخیر بین دو کشور بوده است و جهت گیری رسانه‌ای بر اساس سیاست های ابلاغی و به خصوص سیاست های مقام معظم رهبری به ویژه در بیانات اخیر ایشان درباره تنش بین دو کشور، متمرکز شده است.

مدیر رادیو ارمنی ادامه داد: نشر اخبار موثق از منابع ایرانی، ارمنی و آذری و سایر منابع، پخش تحلیل‌های سیاسی در خصوص در گیری های منطقه و حضور تروریست های تکفیری در آن، مصاحبه با کارشناسان و مقامات ارمنی، گزارش روزانه صوتی و تصویری از تحولات منطقه، تنها بخشی از فعالیت های روزانه در رادیو ارمنی و سایت آن بوده است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: پس از 44 روز نبرد خونین و امضای سه تفاهم نامه آتش بس، به نظر می‌رسد که با تصرف شوشی دومین شهر بزرگ قره باغ و باز پس گیری بسیاری از مناطق جبهه جنوبی، مناقشه توسط ارتش جمهوری آذربایجان و گروه‌های شبه نظامی تحت الحمایه ترکیه، ارامنه قره باغ شکست را پذیرفته و طرفین درگیر طرح آتش بس و صلح روسیه جهت ترک مخاصمه را به اجرا گذاشته اند. طبعا رادیو ارمنی برون مرزی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در ادامه مسیر نیز همان رویکرد مبتنی بر احترام به حقوق طرفین ماجرا، احترام به تمامیت ارضی و … بر اساس رهنمودهای رهبر انقلاب را پی خواهد گرفت.

ایرانی‌ها از چه زمانی در ماه محرم عزاداری می‌کردند؟/ تلاشی برای احیای سنت حسنه مقتل‌خوانی

کتاب «طواف عشق» به منظور احیای سنت مقتل‌خوانی و دستیابی هرچه سریع‌تر شیفتگان امام حسین (ع) به منابع اصلی نوشته شده است.
به نقل از نوپیام ، کتاب «طواف عشق»، به قلم محمدحسین رجبی دوانی همزمان با ایام سوگواری بر سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، منتشر شد. این اثر که گزیده و بازنویسی لهوف سیدبن طاووس است، توسط شرکت چاپ و نشر بین‌الملل در دسترس علاقه‌مندان به ادب آیینی و سنت مقتل‌خوانی قرار گرفته است.

کتاب «طواف عشق» به منظور احیای سنت حسنه مقتل‌خوانی و برای دستیابی هرچه سریع‌تر و مناسب‌تر شیفتگان حضرت سیدالشهدا(ع) به منابع اصلی نوشته شده است. مطالب اصلی بازنویسی، و مطالب کم ارتباط و اشعار عربی و روایات ضعیف حذف شده است. در این اثر ابتدا درباره لهوف و سید بن طاووس مطالبی بیان شده و در ادامه طی سه فصل: «از ولادت تا قیام»، «در وصف جنگ در کربلا و حوادث آن» و «در حوادث پس از شهادت امام حسین (علیه السلام)» درباره قیام امام حسین (علیه السلام) از مقاتل معتبر آورده شده است.

محبت و عشق ایرانیان به امام حسین(ع) و مظلومیت و شهادت جانگدازش از دیرباز در تاریخ خودنمایی می‌کند. از برپایی نخستین آیین‌های رسمی عزاداری اباعبدالله در قالب دسته‌های سینه‌زنی در حکومت ایرانی آل بویه- هزار و صد و اندی سال پیش- و نگاشتن کتاب‌هایی در مقتل آن حضرت به دست ایرانیانی حتی غیر شیعه گرفته تا رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران از عصر صفویه و هویت یافتن کشور مستقل ایران با مذهب شیعه و سرانجام انقلاب عظیم اسلامی ایران با الگو گرفتن از قیام و شهادت حضرت امام حسین(ع) و استقرار نظام جمهوری اسلامی و خلق حماسه‌های شگفت‌انگیز رزمندگان اسلام با یاد سیدالشهدا(ع) در دفاع مقدس، همه و همه نشان از عمق ارادت و علاقه ایرانیان به ذات مقدس امام حسین(ع) دارد. در این میان سنت مقتل‌خوانی که در گذشته در میان مردم رواج داشت، پس از استقرار حکومت پهلوی و مبارزه این خاندان با اجرای مناسک و آیین‌های دینی و مذهبی، کم‌کم در میان عامه مردم از رونق افتاد. کتاب «طواف عشق» که تلخیصی است از یکی از مشهورترین آثار نوشته شده در قالب مقتل، می‌تواند کمک مؤثری باشد در پیوند مجدد میان مخاطبان با این دست از آثار.

«لهوف» که از مقاتل مشهور در میان شیعیان است، به قلم سیدبن طاووس نوشته شده است. نویسنده، کتاب را برای مسافران عتبات و زائران امام حسین(ع) و به صورت مختصر نوشته و به همین سبب، سلسله اسناد روایات را حذف و تنها آخرین راوی یا منبع روایت را ذکر کرده است. همچنین مؤلف با هدف بیان مختصرِ واقعه عاشورا، احادیث را طوری کنار هم چیده که یک جریان منسجم را تشکیل دهد و از ذکر روایات تکراری و روایات متفرق اجتناب کرده تا خواننده کتاب را بیشتر در جریان رویدادی تاریخی قرار دهد و نه نقل روایات.

ماجرای تعطیلی هیئت قاسم‌بن‌الحسن پیشوا چه بود؟

معاون اجتماعی پلیس شرق استان تهران درباره تعطیلی هیئت قاسم‌ابن الحسن (ع) گفت که دادستان شهرستان پیشوا به دلیل عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی به متولیان این هیئت تذکر داد.
به نقل از نوپیام، سرهنگ شهابی معاون اجتماعی پلیس شرق استان تهران در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم درباره تعطیلی هیئت قاسم‌ابن‌الحسن (ع) گفت: نیروی انتظامی وظیفه تأمین امنیت هیئت‌ها و مراسمات عزاداری را بر عهده دارد و بر اساس دستورالعمل‌های ستاد ملی کرونا در بخش تأمین امنیت به انجام وظیفه می‌پردازد.

وی ادامه داد: نهادهای دیگر همچون سازمان تبلیغات اسلامی و مقامات قضایی در جریان برخورد با هیئت‌های مذهی، مسئولیت مستقیم دارند. هیئت قاسم‌بن‌الحسن (ع) در شهرستان پیشوا به دلیل حضور یکی از مداحان مطرح کشورمان، با حضور تعداد زیادی از عزاداران برگزار شد و تقریباً 7 شب مراسم را نیز برگزار کردند. نیروی انتظامی نیز در بخش تأمین امنیت و عبور و مرور عزاداران به‌صورت منظم به ارائه خدمات پرداخته است اما به جهت عدم رعایت پروتکل‌های بهداشتی، دادستان تذکراتی را به این هیئت داده است.

معاون اجتماعی پلیس شرق استان تهران درباره تصمیم دادستان پیشوا گفت: هیچ هیئتی توسط دادستانی تعطیل نشده است و درباره این هیئت نیز فقط تذکراتی از سوی دادستانی داده شده است اما گویا مداح این هیئت تصمیم گرفته که در این هیئت حضور نداشته باشد.

مرتضی طهماسبی دادستان شهرستان پیشوا در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های محلی گفته‌ است که تاکنون هیچ هیئتی در پیشوا تعطیل نشده است اما درباره هیئت قاسم‌ابن‌الحسن (ع) با توجه به حضور یکی از مداحان مطرح کشورمان، جمعیت زیادی در این مراسم حضور پیدا می‌کنند. فیلم‌های منتشر شده در فضای مجازی از این هیئت، نشان می‌دهد که دستورالعمل‌های بهداشتی در این هیئت رعایت نمی‌شود. به جهت اعتراض مردم و سایر هیئت‌های مذهبی و تذکرات داده شده به متولیان هیئت، به نظر می‌رسد مداح هیئت میهمان این هیئت حاضر به اجرای مراسم در فضای باز نبوده و عملاً هیئت تعطیل شده است.

شنیده‌ها حاکی است که جواد مقدم مراسم شام غریبان حسینی را روز پنجشنبه 28 مردادماه از نماز مغرب در هیأت عشاق الزهرا(س) تهران واقع در خیابان فرجام، خیابان سراج، دبستان شهید چمران برگزار خواهد کرد.

فرزاد جمشیدی به تلویزیون برگشت/ حضور تازه‌مسلمان شده‌ها در برنامه‌ای به‌نام “روز حسین”

روابط عمومی شبکه تلویزیونی جام‌جم از بازگشت فرزاد جمشیدی بعد از ۵ سال دوری خبر داد که برنامه‌ای به‌نام “روز حسین” را با میهمانانی تازه‌مسلمان‌‌شده اجرا می‌کند.
به نقل از نوپیام ، فرزاد جمشیدی پس از 5 سال دوری از اجرا به قاب تلویزیون بازگشت و برنامه “روز حسین” را از شبِ گذشته در شبکه جهانی‌ جام‌جم اجرا می‌کند.

ذبیح‌الله رستمی مدیر روابط عمومی شبکه جام‌جم در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم به جزئیات این برنامه تلویزیونی اشاره کرد و گفت: این برنامه که از شبِ گذشته آغاز شده است به‌مدت 10 روز و تا پانزدهم محرم ادامه خواهد داشت. این برنامه هر شب ساعت 21:45 روی آنتن می‌رود.

وی خاطرنشان کرد: در این برنامه میهمانانی داریم که تازه مسلمان شده‌اند و حتی مسیحی‌ای که به حضرت امام حسین(ع) ارادت دارد؛ این بخش برمی‌گردد به آیتمی با عنوان “با حسین سخن بگو” که هر شب از این برنامه تلویزیونی پخش می‌شود.

مدیر روابط عمومی این شبکه تلویزیونی همچنین درباره تدارکِ ویژه‌برنامه‌ای برای روز عاشورا گفت: ارتباط زنده و تصویری با کربلا و پلاتوها و اجراهای متنوع خود آقای فرزاد جمشیدی را در طول برنامه خواهیم داشت و همچنین روز عاشورا برنامه‌ای ویژه تدارک دیده شده است.
فرزاد جمشیدی شبِ گذشته در حالی روی آنتن رفت که دکتر سیدمحمود انوشه مدرس دانشگاه میهمان او بود؛ و همچنین دو میهمان حسینی دیگر، هادی حسن‌بیگی خواننده و حمید رشیدی مهرآبادی موسیقیدان به این برنامه آمدند؛ بخشِ دیگری از برنامه به بانوی مسلمان دانمارکی اختصاص پیدا کرد که او از دلدادگی و ارادتش به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) سخن گفت.

در بخش پایانی برنامه، یاد و خاطره سردار بزرگ اسلام حاج قاسم سلیمانی زنده شد.

برنامه روز حسین از شنبه‌شب همزمان با شب پنجم محرم الحرام به‌مدت 10 شب با اجرای فرزاد جمشیدی و تهیه‌کنندگی آقای جعفری از ساعت 21:45 به‌وقت تهران از شبکه جهانی جام‌جم روی آنتن می‌رود.

باز هم سانسوری مبتکرانه در رسانه ملی!

دست همه این هنرمندان بکش و بکُش درد نکند!

اگر فکر می‌کنید در سراسر جهان، فقط وزرات آموزش و پرورش کشور عزیزمان است که می‌تواند محتوای کتاب‌های درسی را با ذوق ؛ خلاقیت و البته سلیقه خاصی جرح و تعدیل و در نتیجه مملو از ارزش‌های فرامادی نماید، باید گفت: درست فکر کرده‌اید. اما در عین حال نباید از زحمات سربازان با نام و نشان «رسانه ملی» در هک و اصلاح فیلم‌های خارجی و حتی داخلی به راحتی گذشت.

بله؛ هر دم از این باغ بری می‌رسد و آخرین نوبر تازه‌رسیده رسانه ملی، دستاوردی است در زمینه طراحی و اجرای یک سانسور خلاقانه!

بنده در اینجا ضمن تبریک به این عزیزان که از هر گونه به خرج دادن ذوقی در هدایت و ارشاد ما دریغ نکرده و نمی‌کنند و برای اینکه این حرکت فرهنگی بزرگ(که بخاطر تواضع در سکوت کامل خبری انجام شد) از دیدها و دیده‌ها دور نماند، تفسیری را با طول و تفصیلی به شرح زیر ارائه می‌نمایم!

نام فیلم: خانواده فوری – شبکه پخش: نمایش – زمان پخش: شب جمعه و جمعه صبح

قابل مشاهده از تلوبیون(در صورت راست و ریست نشدن آن، بعد از این نوشته!)

– اعلام تنفر با سیاه سفید کردن پرچم!

همانگونه که در تصاویر فوق مشاهده می‌نمایید موضوع بر سر پرچمی است که یا باید با دستان‌مان به آتش کشیده شود و یا باید شکلش زیر پای‌مان کشیده شود.

دست همه این هنرمندان بکش و بکُش درد نکند! اما در این میان سیاه و سفید کردن پرچم چیزی است که تا به حال، در قوطی هیچ عطاری دیده نشده است! بعبارتی، این ابتکار را می‌توان در مجامع بین‌المللی برای مبارزه، اعتراض و اصولا نشان دادن اوج تنفر یک کشور از یک کشور دیگر ثبت و ضبط کرد. بله؛ در این روش صلح‌آمیز؛ نه نیازی به کبریت بی‌خطر است(مثل کبریتی که در مجلس روشن نمی‌شد) و نه نیازی به رنگ و قلم نقاشی؛ فقط کافیست پرچم را سیاه و سفید کنید و تنفر خود را بدون بروز خشونت اعلام نمایید! درست مانند آدمهایی که ازشان خوشمان نمی‌آید و قیافه‌شان را شطرنجی می‌کنیم!

البته پیشنهاد می‌شود این روش بطور کامل اجرا شود نه مثل رسانه ملی که در برخی صحنه‌های فیلم، پرچم به رنگ اصلی است و در برخی دیگر سیاه و سفید! کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد!

– تحریم پخش فیلم‌های کشورِ اسمش را نبر!
در ضمن یک اقدام متهورانه و راحت‌تر دیگر هم می‌شود انجام داد و آن اینکه اصولا فیلم‌های کشورهایی را که از آنها متنفریم را پخش نکنیم اگر هم می‌کنیم در شناسنامه‌شان اسم نکبت‌شان را (در بخش محصول کشور …) نیاوریم؛ تا در خماری بمانند. چون ممکن است آنها بخواهند از طرق دیگری در فیلم‌های‌شان به ما تهاجم فرهنگی بکنند و ما چون همیشه و همواره آتشی و داغیم؛ حالی‌مان نشود. بعد هم برای هر چه بیشتر سوزاندن دماغ‌شان از تولیدات داخلی خودمان استفاده کنیم(البته اگر آنها را هم سانسور نکنند!).
درست مانند واکسن پیشرفته‌ای که در آینده تولید خواهیم کرد و واکسن‌های آنها را بشدت سوسک خواهیم کرد!

چرا امام حسین(ع) آیه ۲۱ سوره قصص را کنار مزار پیامبر تلاوت کرد؟

امام حسین(ع) با انتخاب آیات قرآن در طول ماجرای قیامشان، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد.
به نقل از نوپیام ، حجت‌الاسلام موسوی‌مطلق در برنامه تلویزیونی «خوشخبت» به مناسبت آغاز ماه محرم گفت: یکی از مباحث بسیار مهم، اساسی و کلیدی در جریان سیدالشهداء، انس و الفت امام با قرآن بود. استفاده امام حسین علیه السلام از آیات الهی از زمان حرکتشان تا شهادت و حتی پس از شهادتشان، از آنجا اهمیت می‌یابد که تبیینی از جامعه آن دوران برایمان آشکار می‌شود و از سوی دیگر می‌توان به اهداف قیام سیدالشهداء دست یافت. در واقع امام با انتخاب این آیات، کلیدهای رمزگونه‌ای به شیعیان خویش تا آینده ارائه می‌‎دهد.

وی افزود: ما اگر بخواهیم یک ابتدای زمانی برای قیام حضرت سیدالشهداء یافت کنیم تا آیات را از آنجا مورد بررسی قرار دهیم، باید از مدینه آغاز کنیم. هرچند برخی مورخان قیام امام را حداقل از دو سال قبل می‌دانند، آنجا که در سرزمین منا رسماً قیام خویش را در بین اصحاب و اعوان اعلام کردند؛ با این حال، مبنا را از هنگام خروج از مدینه قرار می‌دهیم.

موسوی‌مطلق درباره خلاصه‌ای از علت ظاهریِ خروج امام حسین (ع) گفت: دلیل خروج امام این است که نیمه رجب سال 60 هجری معاویه به دَرَک واصل شد. تا خبر مرگ معاویه به مدینه برسد، تقریباً‌ دو هفته‌ای به طول انجامید. به محض اینکه خبر مرگش رسید، یزید جانشین او شده بود؛ پیک از یک طرف باید خبر مرگ را منتقل می‌کرد و از سوی دیگر بیعت‌ها را می‌گرفت؛ منتها علاوه بر بیعت عمومی،‌ بیعت از سه نفر مهم بود: امام حسین (ع)، پسر زبیر و عبدالله بن عمر. آن دو نفر قبل از بیعت فرار کردند، اما امام ماند. ایشان کنار قبر مطهر رسول الله صلی الله علیه و آله تشریف برد و در آنجا ضمن مناجات با جدّ بزرگوار خویش، آیه 21 سوره قصص را تلاوت کرد «فَخَرَجَ‏ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمین‏» یعنی موسى ترسان و نگران از آنجا بیرون رفت [در حالى که مى‏]گفت: «پروردگارا، مرا از گروه ستمکاران نجات بخش.» این آیه مربوط به ماجرای خروج موسای نبی از مصر بود. اما سؤال اینجاست که چرا امام این آیه را بیان فرمود. خروج موسی از مصر چه سنخیتی با خروج امام حسین از مدینه دارد؟ با این توضیح که حضرت موسی به این دلیل خائف بود که در مصر علیه ظالمی قیام کرد و او را به دلیل آزار یکی از مؤمنان کشت. حالا می‌خواستند موسی را دستگیر کنند که ایشان در حالت خوف از مصر خارج شد.

وی افزود: امام حسین قصد داشت با انتخاب این آیه مفاهیمی را منتقل کند: اول اینکه قصد خروح دارم. خروج یک معنای عادی به معنای بیرون رفتن از شهر دارد و یکی هم به معنای قیام است. از آیاتی که امام بعداً اشاره فرمود، متوجه می‌شویم امام قصد قیام داشتند. دوم اینکه انتظار حوادث تلخ را کشیدند؛ چرا که حضرت موسی رنج‌های فراوانی در طی مسیر دیدند. سوم اینکه امام قصد دارد این معنا را انتقال دهد که گاهی اصلاح جامعه با خروج و هجرت حاصل می‌شود. چهارم اینکه امام قصد دارد تفهیم کند شجاعت به این معنا نیست که همیشه در دسترس دشمن باشی؛ گاهی ایجاب می‌کند از دسترس او خارج شوی و حیات و ممات تو باید برای حریم خدا سودمند باشد. پنجم اینکه دعا و عمل کنار یکدیگرند؛ لذا در انتهای آیه می‌فرماید «قالَ رَبِّ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمین‏»؛ نکته دیگر اینکه امام قوم مقابل خویش را قوم ظالم می‌خواند. در واقع دشمن را به صفت ظلم معرفی می‌کند. ذکر این نکته ضروری است که رسول الله در حدیثی فرمود هر آنچه در امت بنی‌اسرائیل رخ داد،‌ در امت من هم اتفاق می‌افتد. این حدیث با عبارت «حذو النّعل‌ بالنّعل‌» شناخته می‌شود.

مجید رضاییان، فعالیت‌های مدرسه روزنامه‌نگاری و مطالعات رسانه را تشریح کرد

مجید رضاییان، سه محور فعالیتِ «مدرسه روزنامه‌نگاری و مطالعات رسانه» را که تازه تاسیس شده است، در عرصه‌های آموزش، فعالیت کلینیکی و ترسیم رابطه روابط عمومی و رسانه، معرفی کرد.

به نقل از نو پیام ، «مدرسه روزنامه‌نگاری و مطالعات رسانه» در سه عرصه آموزش روزنامه‌نگاری رسانه، فعالیت‌های کلینیکی و تقویت رابطه روابط عمومی و رسانه، کار خود را در موسسه فرهنگی بهاران آغاز خواهد کرد.

مجید رضاییان، استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم، با اشاره به هدف تاسیس این مدرسه در روز خبرنگار توضیح داد: «کار اولیه مدرسه روزنامه‌نگاری و مطالعات رسانه، آموزش است؛ آموزش با توجه به نیازهای کنونی روزنامه‌نگاری و با تأکید بر نیازهای نو شونده‌ای که امروز روزنامه‌نگاری ما با توجه به ورود به عصر وب۳ به آن نیاز دارد.»

وی ادامه داد: «تا سال ۲۰۲۳ که وب هوشمند کامل می‌شود، روزنامه‌نگاری در دنیا با چالش‌های متعددی روبه‌رو خواهد شد که ازنظر فرم‌گرایی باید به آن توجه کنیم و نیازهای جدیدی را که به وجود می‌آید، آموزش دهیم. به همین دلیل کلاس‌های موردنظر در این زمینه به شکل حضوری و آنلاین از مهر برگزار خواهد شد.»

این استاد روزنامه‌نگاری، افزود: «بخش دوم درزمینه آموزش در حوزه مطالعات رسانه صورت می‌پذیرد. آموزش‌هایی که درزمینه مطالعات رسانه مورد نیاز است، در نظر گرفته شده، آن‌هم به تغییراتی بازمی‌گردد که همپای فناوری برای رسانه‌ها در وب ۳ به وجود می‌آید. این‌جا بحث خود رسانه مطرح است و نه محتوای آن. بحث نوع برقراری ارتباط با مخاطب مورد توجه و تمرکزخواهد بود.»

وی در ادامه گفت: «آموزش‌های مربوط به این سه مسئله یعنی آموزشِ روزنامه‌نگاری و رسانه و تقویت رابطه روابط عمومی و رسانه را با استادانی که در این زمینه با ایشان صحبت کرده و موافقت آنان را گرفته‌ایم، انجام خواهیم داد. استادانی مانند علی‌اکبر قاضی‌زاده، فریدون صدیقی، یونس شکرخواه، حسن نمک‌دوست، محمدمهدی فرقانی، فرید قاسمی، احمد توکلی، مجید سعیدی و این حقیر. در مورد ورک شاپ‌ها هم در عرصه‌های مختلف استادانی چون مسعود کوثری و مهدی منتظرقائم مدنظر هستند. در عرصه روابط عمومی هم از آقایان محمد سلطانی‌فر، حمید ضیایی‌پرور و همه استادان دیگری که در روابط عمومی و روزنامه‌نگاری تخصصی در عرصه‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی صاحب‌تجربه و دارای سابقه تدریس هستند، استفاده خواهد شد.»

این استاد دانتشگاه یادآور شد: «بخش دیگر کار مدرسه، تمرکز بر «پروژه‌ها» است. ممکن است از مدرسه در خصوص انجام پروژه‌های رسانه‌ای، پروژه‌های پوشش خبری یا پروژه‌های ارتباطی درخواست کمک شود که مدرسه با کمک روزنامه‌نگاران و متخصصان کارشناس در این رشته، آن پروژه را به سامان می‌رساند.»

وی، دیگر فعالیت مدرسه یاد شده را این‌گونه تبیین کرد: «فراتر از عرصه آموزش، کار دوم مدرسه، کاری کلینیکی است؛ یعنی رسانه‌ها برای بررسی آسیب‌ها و ایرادهای خود و دریافت پیشنهاد برای بهبود کار به مدرسه مراجعه خواهند داشت و این موضوع، «مطالعه موردی» می‌شود، کار پژوهشی بر روی آن انجام خواهد شد و بعد، مطالعه میدانی انجام می‌پذیرد و راه‌حل‌های آسیب‌ها و ضعف‌های رسانه‌ مورد نظر، ارائه می‌شود. یا اگر رسانه‌ای در شرف راه‌اندازی و تاسیس باشد، می‌تواند از نگاه کلینیکی، از کارشناسان و صاحب‌نظران مدرسه استفاده کند.»

رضاییان در ادامه افزود: «بخش سوم مربوط است به «رابطه بین روابط عمومی‌ها و ارتباط آن‌ها با رسانه»؛ این بخش البته دربرگیرنده تمامی موضوعات مربوط به روابط عمومی نیست، بلکه صرفا بحث ارتباط روابط عمومی‌ها و رسانه را پوشش می‌دهد. برای این سه عرصه، ما از برند دانشکده‌های معتبر روزنامه‌نگاری و ارتباطات استفاده خواهیم کرد و با ایشان قرارداد می‌بندیم که بتوانیم از طریق آن‌ها برای افرادی که آموزش می‌گذرانند، مدرک پایان دوره اعطا کنیم. این اعطای مدرک هم در داخل ایران و هم در خارج از ایران برای تایید افرادی که آموزش‌دیده‌اند، ارائه خواهد شد.»

رضاییان در پایان خاطر نشان کرد: «تا امروز با دانشکده‌هایی مانند دانشکده خبر، صحبت‌های اولیه صورت گرفته است و زمانی که نهایی شود، اعلام می‌شود که کدام دانشکده‌ها به‌جز امضای استاد و موسسه، امضای بخش آموزش‌های آزاد آن دانشکده را هم در مدرکی که اعطا می‌شود، درج خواهند کرد. این مدرسه به دلیل وضعیت کرونا نتوانست مراسم افتتاحیه خود را امروز ۱۷ مرداد و در روز خبرنگار داشته باشد، اما کلاس‌ها با توجه به وضعیت کرونا از مهر برگزار می‌شوند. این کلاس‌ها ترکیبی از کلاس‌های حضوری و آنلاین خواهند بود؛ اما تا آن زمان چند ورک شاپ به شکل آنلاین برگزار خواهیم کرد که از طریق لایو اینستاگرام موسسه بهاران صورت می‌گیرد.»

موسسه فرهنگی بهاران با مسئولیت ابوالفضل بانی (صاحب‌امتیاز مدرسه) و مجید رضاییان که سابقه راه‌اندازی روزنامه‌های ایران، انتخاب، جام جم و جشنواره‌های تخصصی مطبوعات را داشته، مسئولیت راه‌اندازی این مدرسه را برعهده‌گرفته است.

ارشا اقدسی پایانی هنرمندانه رقم زد/ پیام تسلیت معاون سیما

حمید شاه آبادی در پیام درگذشت ارشا اقدسی بدلکار سینما و تلویزیون نوشت که او با بخشیدن زندگی به دیگران پس از مرگش، پایانی هنرمندانه برای عمرش رقم زد.
به نقل از نوپیام ، حمید شاه آبادی معاون سیما در پیامی درگذشت ارشا اقدسی، بدلکار توانمند و هنرمند جوان را تسلیت گفت.

متن پیام تسلیت به شرح زیر است:

انا لله و انا الیه راجعون

هجرت زودهنگام ارشا اقدسی، بدلکار توانمند و هنرمند جوان، موجب تأثر شد.

مرحوم ارشا اقدسی با وجود شهرت جهانی و کار در پروژه‌های بین‌المللی اما همواره در خدمت سینما و تلویزیون ایران بود که نشانه تعهد ورعشق او به مردم و کشورش بود؛ همچنان که معاونت سیما نیز این افتخار را داشت که از تخصص و توان او در ده‌ها سریال، برنامه و مسابقه بهره ببرد.

آن مرحوم با بخشیدن زندگی به دیگران پس از مرگش طبق وصیت خود، پایانی هنرمندانه را برای عمرش رقم زد.

اینجانب مراتب تسلیت خود را به خانواده این هنرمند و جامعه رسانه‌ای و هنری کشور ابراز داشته و برای آن عزیز سفر کرده علو درجات را از درگاه حق مسألت دارم.