عبدالوهاب شهیدی از آنجا که از دانش‌آموختگانِ رشته‌ی تئاتر و نمایش بود از حال و هوای این هنر به‌ویژه هنرِ آواگری (Vocalization) در آواز بسیار بهره برد.
به نقل از نوپیام، عبدالوهاب شهیدی از خوانندگان پیشکسوت موسیقی ایران بود که هفته گذشته چشم از جهان فروبست. او از پرکارترین خوانندگانِ پیش از انقلاب بود. این هنرمند در طول زندگیِ پربارش اخلاق و رفتاری نمونه از خود ارائه کرد. به همین دلیل هم اهالی موسیقی همواره از او به عنوان بهترین نمونه اخلاقی برای یک هنرمند یاد می‌کنند.

از سوی دیگر او در عرصه آواز و نوآوری هم عملکرد فوق‌العاده‌ای داشته است. در ادامه یادداشتی را می‌خوانید که به بیان برخی از ویژگی‌های اخلاقی و هنریِ زنده یاد عبدالوهاب شهیدی می‌پردازد.
اگر آوازخوان را به‌مثابه‌ی یک «دکوراتور» (Dekorātor) درنظر بگیریم، اولین کارِ او – شاید – تغییر «دکورِ» صحنه‌ی آواز باشد. اما دکوری از پیش تثبیت شده‌ (منظور “ردیف موسیقی ملی” است) که تمامی چیدمان، آذین، زینت و آرایه‌های آن، دقیقاً در سر جای خود است و سختی این تغییرِ چیدمان، دقیقاً در همین نکته است که دکوراتور (آوازخوان) موظف است دو قانون مهمّ را در تغییرِ دکوراسیونِ خود اِعمال کند؛ صیانت از «اصالت» و حراست از «وجاهت».

اما اصالت و وجاهتِ در چه؟! «اصالت» در نوبت‌ و‌ ترتیب‌خوانی و قائل و قائم بودنِ بر سنت‌های ناب موسیقی کلاسیک ایرانی و «وجاهت» در پاسداری و نگاهبانیِ امانتدارانه از اصالتی که رُکنِ رکینِ فرهنگی و اصلِ مسلّمِ تمدن بشری یعنی «موسیقی» است. هنری که در زمره «میراث ناملموس بشری» بوده و از جمله هنرهایی است که «زنده» است! 1

حال در مورد استادِ پیشکسوت و آوازخوانِ صاحب‌سبک شادروان «عبدالوهاب شهیدی» (متولد اول مهر 1301 و درگذشته در بامداد 20 اردیبهشت 1400)، این تغییرِ دکوراسیون (Dekorāsiyon) از ایشان دکوراتوری (Dekorātor) ساخت که با این‌که بیش از چهار دهه از سکوتش گذشت، اما تا ابد نُقلِ مجالسِ آوازدوستان خواهد بود.

شهیدی از آنجا که از دانش‌آموختگانِ رشته‌ی تئاتر و نمایش بود از حال و هوای این هنر به‌ویژه هنرِ آواگری (Vocalization) در آواز بسیار بهره برد و با ملحوظ ساختنِ این حالات و حرکات در آوازش، از تأثیراتِ نوازندگی بر فضای آواز غافل نشد. شهیدی به‌غیر از آشنایی با نواختن ساز سنتور، به‌نوازندگی عمیق با ساز عود نیز مشغول شد و حد اعلای نوازندگی این ساز نه‌تنها در تغییرِ دکوراسیونِ آوازش که حتی تونالیته‌ی آوایی‌اش را نیز، سخت تحت‌تأثیر قرار داد.

اما مهم‌ترین عامل تغییرِ چیدمان شهیدی با رویکردی اصیل و موجه، گرته‌برداری استادانه‌ی او از موسیقی محلی در بسترِ موسیقی دستگاهی بود. شهیدی از گنجینه موسیقی فولکلور اقوام و نواحی ایران‌زمین غافل نبوده و با وارد ساختن این موسیقی در مَحمِلِ موسیقی دستگاهی، تغییرِ دکوراسیونی را موجب شد که‌ بر قوانینِ مهمِّ ذکر شده در بدو نوشتار یعنی «اصالت» و «وجاهت» پایبند بود.

اما نکته‌ی مغفول مانده در این خصوص، شخصیت هنری او بود که همواره منشِ هنری را در راستای روشِ هنری خود، پیش برده و این مؤیدِ این نکته است که اقلیتی از ماندگارانِ عرصه‌ی اصالت و وجاهت در هنرِ موسیقی ایران‌زمین، ابتدا به‌تعالی شخصیتی رسیده و سپس در هنرِ خود متعالی شدند.
روحش در مینوی ابدی، به‌شادی جاویدان باد.

پی‌نوشت:
1. با بررسی تمدن‌های بشری و مطالعه‌ی تاریخ تمدن ملل مختلف و با مواجهه با پاسخ این پرسش که در قدیم، چه ملتی را متمدن می‌نامیدند و اکنون چه ملتی را متمدن می‌نامند؟ در این میان اصل مسلمِ «فرهنگ» و نقش مسجلِ آن در شکل‌گیری تمدن‌های بشری، حایز اهمیت و یادآوری است.

درخصوص بررسی آثار و میراث فرهنگی، هرچند آثار، بناها و محوطه‌ها و اساساً «میراث فرهنگی ملموس» مقوله فرهنگی پراهمیتی است ولی آن‌چیز که «میراث فرهنگی ناملموس» را شایان اهمیت بیشتری می‌سازد، زنده بودن این دست از میراث فرهنگی است. زبان (گویش‌ها و لهجه‌ها)، ادبیات (کلاسیک، روایی و شفاهی)، آداب و رسوم، موسیقی، هنرهای اجرایی و نمایشی (رقص‌ها، بازی‌ها و جشن‌ها)، فنون (دانش‌ها و مهارت‌ها) و…. ، نه‌تنها از حیث هویت و تعلق به‌آحاد بشر و جوامع که از منظر گفت‌وگوی بین جوامع با فرهنگ‌های مختلف و مهم‌تر از همه، «زنده» بودن آن‌ها، حایز اهمیت فوق‌العاده‌ای است

پست های پیشنهاد شده

هنوز نظری ثبت نشده،نظر خود را ثبت کنید!


افزودن نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 + 12 =